مصطفی نیلی‌پور

نوشته‌ها و گفتارهایی در کسوت معلمی

مصطفی نیلی‌پور

نوشته‌ها و گفتارهایی در کسوت معلمی

مصطفی نیلی‌پور
آخرین نظرات

برخی از پیام‌ها و آموزه‌های نهضت حسینی

پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۵۵ ب.ظ

از دقت و بررسی چند ماه آخر دوران امامت امام حسین(علیه السلام) که منجر به شهادت حضرت شد، و با توجه به سخنان این امام بزرگوار و موضع‌گیری‌هایشان در مدینه، در مکه، در مسیر کربلا و در کربلا و دیدارها و نامه‌های حضرت و اقدامات بی‌نظیر ایشان در صحنه کربلا، ده‌ها درس و پیام گرفته می‌شود.

در ادامه و به اختصار، به برخی از آن‌‌ها اشاره می‌کنیم:

 

1- احیاء سنت رسول خدا: عملکرد حکومت امویان، انحراف از ارکان دین و احیای سنت‌های جاهلی و نابود ساختن سنت رسول خد(صلی الله علیه و آله)است. لذا در سخنرانی‌ها و نامه‌های امام(ع) آمده است که "قصدم احیاء سنت جدم رسول خدا(ص) و پدرم حضرت علی(علیه السلام) است".

2- افشای باطل: بنی ‌امیه با چهره به‌ظاهر اسلامی خود، مایه فریب و اغوای مردم شده بودند و نهضت کربلا توانست چهره فریب و نفاق پنهان شده آن‌ها را به‌خوبی آشکار کند و به مسلمانان درس داد تا بیدار و هوشیار باشند و به جامعه فهماند تا فریب چهره‌های نقاب زده در پشت ماسک دین را نخورد.

3- احیاء فریضه امر به معروف و نهی از منکر: امام حسین(ع) مبنای حرکت خود را امر به معروف و نهی از منکر می‌شمارند،أُریدُ أَن أمُرَ بِالمَعروف وأنهی عَنِ المُنکَر(بحار النوار، ج 43). فلسفه و نهضت ایشان، احیاء این فریضه الهی است.

4- تفکیک مؤمن از مؤمن نما: کربلا آزمایشگاهی بود که میزان ایمان و صحت ادعاهای مسلمانان در دین‌داری و پایبندی به حق و مکتب، شناخته شد و تا چنین تفکیک و مرزبندی‌ای انجام نگیرد، جامعه اسلامی، هویت، قدرت و جایگاه خویش را نمی‌شناسد.

امام حسین(ع) فرمودند: "مردم، بنده دنیا هستند؛ وقتی آزمایش به میان آید، دین‌داران کم‌اند،"النّاسُ عَبیدُ الدُّنیا فَإِذا مَحَصّوُا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَیّانوُن".

5- عزت، آزادگی و صلابت: حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) از خاندانی است که مظهر عزت و صلابت‌اند. مسلماً وقتی آن حضرت(ع) بر سر دوراهی زندگی ذلت‌بار یا مرگ شرافتمندانه قرار می‌گیرد، هرگز زیر بار ذلت نمی‌روند و از مرگ سرخ استقبال می‌کنند. امام حسین(ع) به ابن زیاد فرمودند: "مرا میان انتخاب شمشیرهای آخته یا ذلت، قرار داده‌ای! هیهات منا الذلة، هرگز زیر بار ذلت نمی‌روم".

6- مبارزه با طاغوت زمان: در نهضت عاشورا امام حسین(ع) به ما آموخت که باید به مبارزه با طاغوت زمان، یعنی یزید، پرداخت. حضرت(ع) فرمودند: به سخن جدم استناد می‌کنم که فرمودند: هرگاه حاکم ستم پیشه ای را دیدید که حرام‌های الهی را حلال و حلال‌ها را حرام می‌شمارد، اگر بر او نشورید، بر خداست که آن فرد را به کیفرش برساند.

7- پرداخت هزینه سنگین جهت حفظ دین: جایگاه و ارزش دین تا آن حد است که همه چیز، حتی خون عزیزترین انسان‌های عالم، مانند امام حسین(ع) و یارانش باید برای ماندگاری دین، هزینه شود. روشن است که هنگام نیاز، باید همه چیز، فدای بقای دین گردد.

8- مقاومت و پایداری تا آخر: حضرت سیدالشهدا(ع) در نهضت عاشورا به ما آموخت که تا آخرین فرد و آخرین نفس باید در راه حق، مقاومت کرد و تسلیم دشمن نشد و باید در برابر متجاوزان به حریم دین، ایستادگی نمود.

9- احیا و ترویج مکتب شهادت: آنچه مایه بقا و قدرت و شکوه دین است، جهاد و فرهنگ شهادت‌طلبی است. امام حسین(ع) برای این‌که اعلام کنند دین منحصر به نماز و روزه و حج نیست، اقدام به آن قیام نمودند تا مکتب شهادت و فداکاری در راه دین خدا را زنده نگه دارند و روحیه رفاه‌طلبی و سازش را از بین ببرند. ایشان در خطبه‌ای در طول سفر کربلا فرمودند: فَأني لا أَری المَوتَ إِلّا السَّعادَة، که این امر تأکیدی بر شهادت‌طلبی است.

10- سربازگیری برای جبهه حق: از حماسه کربلا می‌آموزیم که در همه حرکت‌های انقلابی و اصلاحی دینی، باید از همه نیروهای موجود جامعه، یار و سرباز گرفت؛ از همه طبقات و اقشار و از همه مقاطع سنی که در این صورت است که یک حرکت انقلابی به ثمر می‌رسد. لذا امام حسین(ع) از پیر، جوان ،نوجوان، سیاه، سفید، غلام، آزاد و حتی طفل شیرخوار، در جبهه حق، برای پیروزی بهره گرفت.

11- نترسیدن از کمی نفرات جبهه حق: عاشورا جلوه‌گاه کامل و روشن این حقیقت است. امام حسین(ع) در طریق حق، اگر تنها هم می‌ماند، از میدان دفاع حق برنمی‌گشت. شاهد راستین این مدعا سخن حضرت سیدالشهدا(ع) در شب عاشوراست که به اصحاب خود فرمودند: شما بروید، اینان با من کار دارند، فَلَیسَ المَطلوُبُ غیَري وَلَو قَتَلوُني ما فَکَّرُوا فیکُم. همین مضمون را حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) مطرح نمودند آن‌جا که می‌فرمایند: در راه حق، از کمی عِدّه و عُدّه وحشت نکنید.

12- آمیختن کار فرهنگی با ایثار: صحنه کربلا به ما می‌آموزد که کار فرهنگی و آموزشی مؤثر، همراه ایثار و جانبازی است. در سایه شجاعت، اخلاص و حرکت جهادی، کار فرهنگیِ نجات‌بخش و ارتقادهنده سطح اندیشه‌ها و ایمان‌ها، جواب می‌دهد.

13- پیروزی خون بر شمشیر: سلاح مظلومیت، از مؤثرترین سلاح‌ها و برانگیزاننده ترین احساسات است و حادثه را جاودانه می‌سازد. در حماسه کربلا یک طرف "سلاح شهادت" بود و طرف دیگر "شمشیر ظالمان". خون پاک سیدالشهدا(ع) باطل‌گرایان را رسوا و حق را یاری کرد. امام سجاد(علیه السلام) به ابراهیم بن طلحه در مدینه فرموند: می‌دانید چه کسی پیروز شد؟ هنگام اذان معلوم می شود پیروز کیست.

14- نهراسیدن از محاصره نظامی و اقتصادی: یکی از درس‌های عاشورا مقاومت بر سر عقیده و ایمان است؛ حتی در شرایط حصر نظامی و اقتصادی. امام حسین(ع) را از همه سو محاصره کردند، آب را بر او و اصحابش بستند، مانع پیوستن دیگر یاران او شدند، فشار نظامی بر او وارد کردند، ولی امام(ع) دست از هدف مقدس خود برنداشتند و خود را نباختند و در مقابل همه محاصره‌ها ایستادگی کردند. امروز، ما "فرزند عاشورا هستیم و درس‌آموز کربلا".

حضرت علی(ع) فرمودند: اگر همه، پشت در پشت، به جنگ من درآیند، من کسی نیستم که پشت به جبهه کرده فرار کنم(نهج‌البلاغه).

15- استفاده بی‌بدیل از نقش زن و اهل بیت: زن به لحاظ تأثیرپذیری و اثرگذاری عاطفی در بسیاری از حرکت‌ها، نقشی فوق‌العاده دارد. از داستان‌های انبیاء تا حوادث عصر پیامبر اکرم(ص) در همه جا، زن حضور داشته است. در حماسه کربلا نقش خاص زنان، به‌ویژه حضرت زینب(س) در آن شرایط بحرانی، بی‌مانند است. پیام‌رسانی حضرت زینب(سلام الله علیها)، اداره همسران شهدا و اسیران اهل‌بیت و مستاصل نمودن ابن‌زیاد و یزید در جلسات عمومی و سخنرانی‌ها روشنگرانه و پیام‌رسانی در هر حرکت، بر همگان، واضح و آشکار است.

16- پیوند حماسه و عرفان: در حرکت‌های نظامی و مبارزات، اصول خاص نظامی حاکم است و در عرفان، ضوابط و اصولی کاملاً متفاوت. امام حسین(ع) به ما آموخت که می‌شود در مبارزات، ابعاد معنوی را به‌خوبی لحاظ کرد و این همان پیوند حماسه و عرفان است که اختصاص به ایشان دارد که رزمندگان دلاور در طول هشت سال دفاع مقدس، و نیز رزمندگان جبهه مقاومت، امروز، این‌چنین درس آموز نهضت حسینی‌اند.در شب عاشورا نماز، تلاوت قرآن و مناجات، در ظهر عاشورا، نماز در میدان جنگ، در شام عاشورا، نماز شب حضرت زینب(س) فراموش نمی‌شود هرچند نشسته باشد.

17- عمل به تکلیف به جای عمل برای نتیجه: مهم عمل به تکلیف الهی است، چه به پیروزی بیانجامد و چه به شکست ظاهری. اساساً پیروزی، همان عمل به وظیفه است، نتیجه هرچه باشد. امام خمینی(ره) فرمودند: ما مامور به تکلیف هستیم نه تابع نتیجه. حضرت سیدالشهدا(ع) در سفر کربلا فرمودند: "آنچه را خدا بخواهد چه به‌صورت کشته شدن یا پیروزی، خیر است"؛ و در کلامی دیگر فرمودند: "إِحدَی الحُسنَیَین إِمّا الفَتح وَإِمّا الشَّهادَة، در این راه یکی از دو خیر، نصیبمان خواهد شد: یا فتح یا پیروزی".

18- فرد، فدای مکتب: در معیارهای دینی، اهمیت مکتب و اسلام، بیش از افراد است؛ حتی اگر فرد برجسته و شاخصی همچون علی(ع) و حسین(ع) باشند. برای بقا و جاودانگی مکتب و ارزش‌های دینی،  معصوم(ع) هم فدا می‌شوند(مکتب تفدیه). امام حسین(ع) بیعت با یزید را بر خلاف اهداف دین می‌دانند. ایشان می‌فرمایند: " مِثلي لا یُبایِعُ مِثلَه، امثال من نباید با امثال یزید بیعت کنند"؛ و نیز می‌فرمایند:"وَعَلی الاِسلامِ السَّلام، قَد بُلیت الاُمّة براعٍ مثل یزید، مثل من، اگر قرار باشد به مثل یزید، بیعت کنیم، اسلام از دست می‌رود". این دستور، برای همیشه مسلمانان است نه زمان خاصی و نه فرد مشخصی.

19- حمایت از ولی امر معصوم: صحنه‌های عاشورا جلوه‌های کاملی از حمایت از رهبر و حجت خداست. اگرچه امام حسین(ع) بیعت خود را از یاران برداشت، ولی آنان دست از رهبر خود نکشیدند؛ ولی امر خود را تنها نگذاشتند و جانانه در راه او و اهدافش کوشیدند و شهید شدند.

20- دنیا لغزشگاه خطرناک انسان‌ها: دنیاطلبی و مال دوستی، مایه همه فتنه‌ها و لغزش هاست. دنیاطلبی ابن‌زیاد و عمر بن سعد آنان را به جنگ با حجت خدا و فرزند پیامبر(ص) و امام معصوم(علیهم السلام) واداشت. دل‌باختگان حکومت ری و شیفتگان جوایز امیر کوفه، دستان آنان را به خون سیدالشهداء(ع) آغشته کرد. یاران امام حسین(ع) پاک‌باخته، وارسته و رهیده از دنیا  بودند که حاضر به فداکاری، ایثار و نثار جان در راه خدا شدند.

21- توبه پذیری و باز بودن راه بازگشت: هیچ‌وقت برای توبه دیر نیست. کسی مثل حر که عامل به محاصره افتادن امام(ع) و اهل‌بیت او شده و با هزار نفر لشکر، رودرروی امام(ع) ایستاده، ولی صبح عاشورا، انقلابی درونش به پا شد، او را دگرگون نمود و با توبه راستین توانست در رکاب امام حسین(ع) یکی از شهدای والامقام کربلا شود و این راه سعادت، یعنی توبه برای همگان در هر زمان و در همه حالات مفتوح است.

22- پیشگام نبودن در جنگ: در اسلام هیچ گاه جنگ، اصل اولیه نیست. پیامبر اکرم(ص)، حضرت امیر(ع) و امام حسین(ع) پیوسته می‌کوشیدند که بدون نزاع و جنگ و کارزار، امور پیش برود و از راه هدایت و اصلاح عمل کنند. لذا در جنگ‌ها سعی می‌کردند که آغازگر نباشند. بنابراین امام حسین(ع) تا آخرین لحظات، در صدد هدایت و اصلاح مردم بود؛ آنان را نصیحت و موعظه می‌فرمودند، ولی آن‌ها اصرار به جنگ و به شهادت رساندن امام(ع) و یارانش داشتند.

23- رعایت حق الناس: گرچه کربلا صحنه جنگ بود، ولی امام حسین(ع) در همه موارد، رعایت حقوق عامه را می‌نمودند. آن حضرت(ع) حتی بخشی از زمین کربلا را از مالکین آن خریداری و وقف نمودند. روز عاشورا اعلام فرمودند: هر کس بدهکار است با من نباشد و موارد زیادی از این قبیل در صحنه عاشورا رخ داده است.

24- افزایش آستانه تحمل در سایه پیوند با خدا: آنچه به یک مبارز روحیه مقاومت و تحمل شدائد را می‌بخشد و مشکلات را بر او آسان می‌سازد، ایمان به خدا و آگاهی خالق از حال بنده است. این متوکلین‌اند که آستانه تحمل آنان فوق‌العاده بالاست و به‌هیچ ‌وجه در صحنه‌های سخت و مشکلات، شکننده نبوده، مقاوم و نستوه در راه آرمان‌ها و اهداف معنوی، تاب آوری ویژه‌ای دارند.

25- راضی بودن از خداوند در هر حال: صفت رضا، از والاترین کمالات انسان‌های مکتبی است. حضرت سیدالشهدا(ع) در همه حال از خدا راضی بودند و به رضای او تسلیم، به‌ویژه در بحران‌های عاشورا، رِضی اللهُ وَ رِضانا أَهل البیت. این امام بزرگوار در آخرین لحظات حیات خویش با خداوند، چنین مناجات می کنند: صبراً علی قضائک یارَب لاإلهَ سِواک.

26- برنامه‌ریزی داشتن: امام حسین(ع) به همه ما آموخت که حتی در شرایط بحرانی، با برنامه‌ریزی می‌توان موفق شد. ایشان در تمام مراحل نهضت، برنامه داشتند؛ چه در مقدمات نهضت مانند امتناع از بیعت با فرماندار مدینه و بیرون رفتن از مدینه و اقامت چند ماهه در مکه و نیز بیرون رفتن در زمان خاص از مکه و چه در  ذی المقدمه نهضت از قبیل نامه نوشتن به شخصیت‌های کوفه و بصره و چه سخنرانی‌ها در مکه و مدینه و مِنی، و همچنین در طول سفر کربلا و نیز اعزام سفیر و نماینده به کوفه. در تمام این مراحل، حتی در صحنه کربلا، همه با تدبیر و برنامه و پیش بینی‌های لازم بود و می‌بینیم در صبح عاشورا نیز با آن گروه اندک یاران، آن‌ها را سازمان‌دهی کردند و با آرایش نظامی خاص و مسئولیت دادن به افراد، فرماندهان را مشخص فرمودند.

*****

حضرت سیدالشهدا(ع) قیام نمودند تا به ما عشق و ایده‌آل بدهند و به ما بیاموزانند که با شخصیت و با حسِ استغنا و بی‌نیازی، زندگی کنیم. احساس استغنا و بی‌نیازی، در امام(ع) در اوج خود بود. هیچ‌گاه در متن بحران‌ها، فشارها و محاصره‌ها سخنانی از قبیل "مرا تنها نگذارید، من غریبم، من بیچاره‌ام،" بر زبان جاری نکردند و به هیچ وجه زبان عجز و شکایت نگشودند.

امام حسین(ع) به ما درس غیرت دادند، به‌ویژه غیرت دینی. امام (ع) در جامعه اسلامی، روح تازه دمیدند، خون‌ها را ارزشمند نمودند و به جوش آوردند. هیجان‌ها و عواطف را جهتِ ارزشی، و الهی دادند و به ارتقاء عواطف بشری پرداختند و آن‌ها را در راستای اهداف مقدس، سمت‌وسو دادند.

امام حسین(ع) ابرقهرمان بود و قهرمان‌پروری او در روز عاشورا و دیگر ایام و اکنون، در همه اقشار مردان، زنان، جوانان و نوجوانان، اظهرمن ‌الشمس است.

سیدالشهدا(ع) به بشریت فهماندند که ترس، میراندنی است و دلیری و شجاعت‌های مقدس، ماندگار و جاودان است. ایشان در شجاعت و دلاوری، اعجاب همگان به‌ویژه شجاعان عالم را برانگیختند.

این‌ها که برشمردیم، مواردی است از درس‌نامه نهضت حسینی. از خالق حسین(ع) عاجزانه مسئلت داریم توفیق درس‌آموزی معرفتی و عملی در این زندگی کوتاه دنیوی را به ما عطا فرماید و حلول روح حسینی(ع) را در جامعه اسلامی ما بهره و نصیبمان نماید. در این‌صورت است که از سعادت دنیوی و اخروی برخوردار خواهیم شد.

آمین ‌یا رب ‌العالمین

 

منبع: کتاب حماسه حسینی استاد مطهری، و مقالات آقای جواد محدثی

 

تنظیم و تدوین: مصطفی نیلی‌پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی