درسال 1326 در شهر اصفهان در خانوادهای فرهنگ دوست متولد شدم. دوران ابتدائی و همچنین دوران متوسطه را در اصفهان گذراندم. دوران تحصیل در آن زمان، دو دوره 6 ساله بود. در سالهای تحصیل در دبیرستان، توفیق شرکت در جلسات مذهبی را یافتم. ازهمان روزها اداره این جلسات مذهبی را نیز بر عهده گرفتم. از این جهت خداوند را شاکر و سپاسگزارم.
یکی از جلساتی که در شهر اصفهان برگزار می گردید، جلسات هیأت محسنیه بود که با همکاری تعدادی از دوستان و اقوام و به توصیه یکی از بزرگان فامیل، تشکیل شده بود.
(هیأت محسنیه، سال 1344)
با آگاهی و شناخت کافی، شغل دبیری را انتخاب نمودم چرا که تحقق آرمانهای خود را در این انتخاب میدیدم. در کنکور سراسری در دو رشته داروسازی و دبیری(زمین شناسی) قبول شدم که رشته دبیری را انتخاب نمودم. این انتخاب در حالی بود که در این جهت، ملامتهای بسیاری شنیدم.
در دوره کارشناسی در دانشگاه اصفهان ضمن تحصیل در رشته زمین شناسی، دروس حوزوی را نیز پیگیری نمودم. در این دوره مسئولیت انجمن اسلامی دانشگاه را که بهطور زیرزمینی اداره میشد، بر عهده داشتم.
جلسات این انجمن، عموما در منزلمان تشکیل میگردید. با توجه به ارتباط تشکیلاتیای که با سایر دوستان داشتم، با همکاری آنان نسبت به مفاسد رایج دانشگاه برخورد میکردیم. همچنین در بُعد دانشجویان پسر و دختر و نیز استادان دانشگاه، اقداماتی را به فضل الهی در جهت نیروسازی انجام دادیم.
(دانشگاه اصفهان- سال 1342)
دروان خدمت سربازی را در نیروی هوائی شاهنشاهی سپری کردم. در آن زمان، متشاران آمریکائی در ارتش شاهنشاهی و به ویژه در نیروی هوائی، حضوری فعال داشتند.
تا آنجا که برایم مقدور بود از طریق تشکیلات، اطلاع رسانی میکردم. در این دوره از سوی بخش گزینش نیروی هوایی شاهنشاهی به من پیشنهاد استخدام با حقوق مکفی شد، ولی چون محیط آن زمان در این نیرو را مناسب نمیدانستم و همچنین چون نمیتوانستم مسوولیت الهی خود را در این نیرو پیاده کنم، این درخواست را نپذیرفتم.
در مدت خدمت سربازی و حضور در شهر تهران(سالهای 1351 و 1352) نیز به لطف الهی توفیق حضور در جلسات علمی علامه محمدتقی جعفری(رحمت الله علیه) را یافتم و از این جلسات کسب فیض نمودم.
(مرکز تربیت معلم شهید باهنر اصفهان، سال 1375)
بعداز دوران سربازی در وزارت آموزش و پرورش وقت استخدام گردیده و جهت تدریس و شغل معلمی به شهرستان کازرون نقل مکان نمودم. در مدت حضور در شهرستان کازرون جلسات فراوانی با دانش آموزان، کسبه و کارمندان، بهصورت مخفیانه دایر میکردم، زیرا سیستم ساواک در آن شهرستان بسیار قدرتمند و مسلط بود و همه تحرکات و ارتباطات را رصد و پیگیری میکرد.
این در حالی بود که جلسات ضد بهائیت در منطقه کازرون و استان فارس گسترده و آزاد بود.
پس از مدتی در سال 1356 به اصفهان منتقل شدم و در چند دبیرستان مشغول تدریس گردیدم. در این دوره نیز جلساتی را از طریق تشکیلات مذهبی در سطح شهرستان اصفهان و شهرستانهای همجوار اداره میکردم.
سعی بر آن بود که دانش آموزان مستعد را شناسائی کنم. با آنها کار میکردم که در این جهت تعدادی از ایشان در درگیریهای سال 1357 انقلاب در اصفهان شرکت و بعضا شهید و مجروح شدند. تعداد زیادی نیز در دوران دفاع مقدس در جبههها حضور یافتند که بعضی از آنان نیز شهید و مجروح گردیدند. همچنین عده ای از آنان در حال حاضر از مسئولین متعهد کشور میباشند.
اولین مسئولیت من بعد از انقلاب اسلامی، فرمانداری شهر کازرون بود.
(در جمع امام جمعه کازرون و استاندار فارس- سال 1358)
(فرمانداری کازرون- سال 1358)
سپس مسئولیت فرمانداری خمینی شهر را برای مدتی به عهده گرفتم.
همچنین در استانداری اصفهان، بهعنوان مدیر کل امور سیاسی انتظامی و مدیر کل امور اجتماعی انجام خدمت نمودهام.
در دوران جنگ تحمیلی، معاون پشتیبانی و امداد جنگ اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان بودم. به فضل الهی در این مدت در راه اندازی کاروانهای دانش آموزی و کاروانهای کمکهای مردمی به جبهها موفق شدم.
همچنین مجتمعهای دانش آموزی در جبهه و پشت جبه را جهت ارتقاء علمی دانش آموزان رزمنده در لشکر 14 امام حسین(علیه السلام)، لشکر 8 نجف اشرف، تیپ قمر بنی هاشم(علیه السلام) راه اندازی و فعال نمودم.
(سخنرانی آقای اکرمی وزیر آموزش و پرورش وقت- سال 1364)
(شط علی، در جمع رزمندگان- سال 1365)
(شط علی، در جمع رزمندگان- سال 1365)
(اسکله فاو، در جمع رزمندگان- سال 1365)
در اوایل دهه 70 خورشیدی برای چند سالی در مرکز تربیت معلم شهید باهنر اصفهان بهعنوان مدرس و مدیر آن مرکز انجام وظیفه کردم.
(سال تحصیلی 1370-1371 در جمع دانشجویان مرکز)
نهایتا در سال 1376 از آموزش و پرورش بازنشسته شدم. پس از آن همکاری با بنیاد فرهنگی امام محمدباقر(علیه السلام) را آغاز نمودم و مدتی مدیر دبیرستان و مرکز پیش دانشگاهی علوم و معارف اسلامی بودم.
در 22 بهمن 1387 بهعنوان چهره ماندگار آموزش و پرورش استان اصفهان انتخاب شدم.
در طول سالیان عضویت در جمعیت پیشگامان انقلاب اسلامی اصفهان با هم اندیشی با سایر دوستان همسنگر و مبارز، ضمن برگزاری جلسات هم اندیشانه، به بررسی مشکلات انقلاب اسلامی پرداخته و راهکارهایی را بهصورت مکتوب، تحت عنوان تذکرنامه از سوی این جمعیت به مسئولین کشور ارسال مینمودیم که این مورد هم اکنون نیز در جریان است.
(یکی از جلسات جمعیت پیشگامان انقلاب اسلامی اصفهان)
نگاهی به مسئولیتها پس از پیرزی انقلاب اسلامی:
- فرماندار کازرون(۱۳۵۸-۱۳۵۹)
- فرماندار خمینی شهر(۱۳۵۹-۱۳۶۰)
- مدیر کل امور سیاسی انتظامی استانداری اصفهان(۱۳۵۹-۱۳۶۲)
- مدیر کل امور اجتماعی استانداری اصفهان(۱۳۶۲-۱۳۶۵)
- معاون پشتیبانی و امداد جنگ اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان(۱۳۶۳-۱۳۶۷)
- مدیر مرکز تربیت معلم شهید باهنر اصفهان(۱۳۷۱-۱۳۷۶)
- عضو جمعیت پیشگامان انقلاب اسلامی اصفهان(1342 تا کنون)
تالیفات:
- مصاحبهای با معمار غدیر
- مصاحبهای با معمار انسانیت
- حسین(علیه السلام) معمار شهادت
- معیارها در کلام امام علی(علیه السلام)
- مقامات کوثری حضرت فاطمه(سلام الله علیها)
- روز جدایی، برداشتی ازسوره مبارک نبأ(یوم الفصل)
- دیدار و گفتگوی صمیمانه با کریم اهل بیت(علیه السلام)
- گفت و گو و دیداری صمیمانه با شهید آیت الله دکتر بهشتی
- دیدار و گفتگوی صمیمانه با فجر دانشها حضرت امام محمدباقر(علیه السلام)
- جرعهای از سبوی نبوی(گوشهای از رهنمودهای کلامی و عملی رسول اعظم اسلام)