مصطفی نیلی‌پور

نوشته‌ها و گفتارهایی در کسوت معلمی

مصطفی نیلی‌پور

نوشته‌ها و گفتارهایی در کسوت معلمی

مصطفی نیلی‌پور
آخرین نظرات

۲۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصطفی نیلی پور» ثبت شده است

دوره نوجوانی و جوانی، حساس‌ترین، ارزشمندترین، سرنوشت‌سازترین و تربیت‌پذیرترین دوران زندگی هر انسانی است ولی در عین حال، این دوران می‌تواند آسیب‌پذیرترین مراحل زندگی هر انسان باشد.

  • آیا به‌راستی جوانان عزیز ما تا چه اندازه به حساس‌ترین، ارزشمندترین، سرنوشت‌سازترین و تربیت‌پذیرترین دوران زندگی خود توجه دارند؟
  • آیا همه جوانان ما به آسیب‌پذیرترین دوران زندگی خود، آگاهی مناسب دارند؟

اینجاست که در می‌یابیم که این دوران، مراقبت پذیرترین دوران حیات انسان است و شدیداً محتاج مراقبت، نظارت و تربیت "آگاهانه، عالمانه و عاقلانه" است؛ لذا مساله "خودیابی و خودپایی" در این دوران طلایی، ضروری‌ترین امر نسبت به تمام دوران زندگی انسان است. قبل از این‌که به آفت‌ها و آسیب‌های دوران نوجوانی و جوانی اشاره کنیم، ضرورت دارد به ویژگی‌های جوان تراز جمهوری اسلامی، که  از پختگی و بلوغ در جهات مختلفی برخوردار است، اشاره کنیم که عبارتند از:

۰ نظر ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۵۴

امام ‌زمان(عج) در توقیع مبارک به نائب خاص خود "محمد بن عثمان" امامان را ولاة امر پروردگار خواندند و در سه محور مطالبی را بیان فرمودند:

الف) توصیف امامان

ایشان امامان(علیهم السلام) را این‌گونه معرفی نمودند:

  1. أَلمَأمُونوُن عَلی سِرِّک: امانت‌داران اسرار الهی
  2. اَلمُستَبشِرُون بِأَمرِک: بشارت دهندگان اوامر الهی
  3. اَلواصِفُونَ لِقُدرَتک: تبیین‌کنندگان قدرت الهی
  4. اَلمُعلِنُونَ لِعظمتک: آشکار کنندگان عظمت الهی
  5. مَعادِنَ کَلِماتک: معادن کلمات الهی
  6. اَرکاناً لِتَوحیدِک وآیاتِک: ارکان توحید و آیات الهی
  7. مقاماتک الّتی لاتَعطیل لَها في کل مکان: تعطیل ناپذیری قدرت ائمه در هر مکان و زمان
  8. یَعرِفُکَ بِها مَن عَرَفَکَ: عرفان الی‌ الله از گذر ائمه(ع) می‌باشد

ب) نقش امامان در هستی

ایشان در یک بیان کوتاه، مسئولیت‌های افاضه شده از جانب پروردگار را چنین بیان نمودند:

  1. اَعضادٌ: بازوان اجرایی خداوند در عرصه‌ی هستی
  2. اَشهادٌ: شاهدان و گواهان حضرت حق
  3. مُناةٌ: میزان‌ها و معیارهای الهی
  4. اَذوادٌ: مدافعان حریم الهی
  5. حَفَظَةٌ: حافظان حریم پروردگار
  6. رُوّادٌ: بازرسان الهی

ج) درخواست ما از پیشگاه الهی در پرتو امامان

ایشان در این فراز به ما آموختند که از امامان که همان ولاة امر پروردگارند چه درخواست کنیم:

  1. أَن تَزیدَني ایماناً وتَثبیتاً: افزایش ایمان و پایداری بر آن
  2. وَاغفِرلَنا ماتَعلَمُ مِنّا وَلانَعلَمُ: طلب مغفرت از آنچه می‌دانیم و آنچه نمی‌دانیم
  3. وَاعصِمنا مِنَ الذُّنوُبِ خَیرَ العِصَم: حفاظتمان کن از انجام گناه که بهترین حافظانی
  4. وَاکفِنا کَوافيَ قُدرَتِکَ: خودت مقدراتمان را کفایت کن
  5. وَامنُن عَلینا بِحسنِ نَظَرِکَ: با نیک نظری بر ما منت‌گذار
  6. وَلاتَکِلنا إِلي غَیرِک: هیچ‌گاه ما را به ‌غیر خودت رها مکن
  7. وَبارِک لَنا فیما کَتَبتَهُ لَنا أَعمارَنا: و آنچه برای مدت عمر مقدر فرمودی به خیر و برکت فرما
  8. وَاَصلِح لَنا خَبیئَةِ أَسرارِنا: اصلاح کن اسرار درونی و پوشیده ما را
  9. وَاعطِنا مِنکَ الأَمان: از جانب خودت اَمانمان بخش
  10.  وَلاتَمنَعنا مِن خَیرِکَ: ما را از خیراتی که تو صلاح می‌دانی محروم نفرما

*****

امام ‌زمان(عج) در بیانی کوتاه، یک اقیانوسِ بی‌بدیل از معرفت‌شناسی امام را به ما هدیه نموده‌اند. بیان جامع و کامل امام‌شناسی از امامی که خود در جریان امور عالم است، سخن از خداشناسی و امام‌شناسی و امت شناسی است. امام‌شناسی تا آنجا اهمیت دارد و حیاتی است که معصوم(ع) فرمودند: "مَن ماتَ وَلَم یَعرِف اِمامَ زَمانِه مَاتَ مَیتَةَ الجاهِلیة، آنکه امام زمانش را نشناسد و بمیرد، همانند کسی است که در زمان جاهلیت مرده ‌است". عدم معرفت نسبت ‌به امام، معادل تفکر و بینش دوران جاهلیت تلقی شده ‌است.

این امام است که دستمان را می‌گیرد و در کوره راه‌ها و گردنه‌های زندگی همراهمان هست تا به کوی سعادت برساندمان.

بشناسیم خدا را آن‌چنان‌که امام ‌زمان(عج) فرمودند: بشناسیم امامان و امام زمان را و بدانیم که از آن بزرگواران چه بخواهیم و با آنان چه بگوییم؟!.

 

منبع: صفحه 225 مفاتیح ‌الجنان

۰ نظر ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۲۰:۵۰

 آیا برای بشریت خردشده و نگونسار امروز، جز شناختن و شناساندن ارزش‌های متجلی در حضرت علی(ع) و پیروی از او راهی هست!؟ امروزی که ظلمات الحاد، زمهریر پوچی و هیچی، دوزخ اسراف و تکاثر، سرگردانی و یاوه سرایی جاهلیت مدرن، ارزش‌کشی، اباحه‌گری، خدا فراموشی، دنیادوستی، جهنم فقر و محرومیت، در آن ساری و جاری است، فقط راه و منطق حضرت علی(ع) نجات‌بخش و راه‌گشاست.

 

گوشه‌ای از فضائل و مکارم حضرت علی(ع) که به صورت جریان عظیمی از وجود مقدس ایشان در عرصه این عالم، ظاهر شده و همچون نَمی از یَمِ اقیانوس بی پایان علوی است را به طور فشرده بیان می‌کنیم:

 

1- ابرمردی که دشمنانش به فضیلت‌های او اقرار کرده‌اند و برای آنان امکان منکر شدن مناقب او فراهم نشده است و نتوانسته‌اند فضائل او را پوشیده بدارند و تو به خوبی می‌دانی که بنی‌امیه که بر خاور و باختر جهان، پادشاهی می‌کردند، با تمام مکر و نیرنگ، در خاموش کردن نور درخشان علی(ع) کوشیدند، بر ضد او تشویق‌ها نمودند، بر او عیب ها تراشیدند، بر منبرها علیه او سخن‌ها گفتند، ستایشگران او را نه‌تنها تهدید کردند و به زندان افکندند و کشتند و از هر روایت و حدیثی که متضمن فضیلت او بود و یاد خاطره او را زنده می‌کرد، جلوگیری نمودند، حتی از نام‌گذاری کودکان، به نام علی(ع) سخت جلوگیری می‌کردند و همه این کارها بر عُلو مقام علی(ع) و برتری او ‌افزود؛ همچون مشک و عبیری که هرچند پوشیده دارند، بوی خوش آن، فراگیر و رایحه دل انگیزش، پراکنده می‌شود و چون خورشیدی که با کف دست‌ها و پنجه‌ها نمی‌توان نورش را پنهان کرد، و چون پرتو روز که بر فرض، چشم نابینایی آن را نبیند، چشم‌های بی‌شماری آن را می‌بینند!.

۰ نظر ۲۴ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۵۸

کان رسولُ الله صَلی الله علیه و آله

  1. اَحلَمُ الناس وَ اَرغَبَهم فيِ العَفوِ معَ القُدرة (بردبارترین مردم و علاقه‌مندترین فرد به عفو و بخشش دیگران، در اوج قدرت)
  2. اَشجَعُ الناس (شجاع‌ترین مردم)
  3. اَعْدَلُ الناس (عادل‌ترین مردم در قضاوت)
  4. وَاْعْفُ الناس (با گذشت‌ترین مردم)
  5. اَسْخَیِ الناس (سخاوتمندترین مردم)
  6. اَشَدُّ الناس حَیاءً (با حیاترین مردم)
  7. اَشَدُّ الناس تواضعاً في عُلوِّ منصبه (در عین بزرگی مقام، متواضع‌ترین مردم)
  8. اَعْبَدُ الناس (عابدترین مردم)
  9. اَرأَفُ الناس (مهربان‌ترین مردم)
  10. اَبْعَدُ الناس غضباً (دورترین مردم از نظر ارتکاب به خشم و غضب)
۰ نظر ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۵۸

خطرناک‌ترین پدیده‌ای که می‌تواند در پسا کرونا اتفاق بیفتد این است که جامعه بشری، تحت  فضای حکمرانی مجازی غرب قرار بگیرد. کاری که غرب کرده این است که یک بار انسان را به زمین آورده و محصور نموده، ارتباط او را با آسمان قطع کرده و او را زندانی کرده است، این ‌بار غرب می‌‌خواهد انسان را از درون این زندان به درون سیاهچال(فضای مجازی) ببرد.

جنگ‌های جهانی اول و دوم توسط غرب ایجاد شد و تا نقطه‌ای ادامه یافت که تمام جامعه جهانی مجبور شدند تا طرح خود ساخته "صلح پایدار" را قبول کنند. این طرح با شکل‌ گیری سازمان ملل انجام شد و از آن طریق، حاکمیت قدرت‌ها را به کل جهان اعمال نمودند.

۰ نظر ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۵۱

ذکر کمالات و اسماءالحسنای الهی و شمارش این اسماء و صفات، در قرآن کریم و روایات به صورت‌های ترکیبی یا به‌صورت انفرادی، هر کدام، دارای جهات خاصی است؛ ولی عموماً از دو ویژگی اصلی برخوردار است:

 1- برهان پذیری و مستدل بودن

 حکما و فلاسفه الهی می‌گویند: خداوند متعال، هستی محض است و وجود و هستی، منشأ هر کمالی است؛ پس او دارای هر کمالی می باشد. ذکر اوصاف کمال در پایان آیات قرآن کریم نیز استدلال بر اسماء و افعالی است که در آن آیه ذکر شده است که اصطلاحاً آن را «حکومت اسماء کلی بر اسماء جزئی» می‌نامند.

 2- ذکر اسماء و صفات الهی همراه با دعوت

ذکر کمالات و اسماء و صفات حسنای الهی به انگیزه خودستایی نیست؛ بلکه این ادعاهای مبرهن و مستدل، دعوت‌نامه‌‌های خداوند، به بندگان سعادت‌طلب است که خدای تو این‌چنین است و تو نیز این‌گونه باش.

۰ نظر ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۲۶

روشن است که متوسل شدن به اسباب از دیدگاه عقلانی، امری مطلوب و حتی ضروری می‌‎باشد و کمتر کسی در اصل آن تردید دارد؛ اما در میان مذاهب اسلامی، دو نگرش کاملاً مخالف، درباره این مسئله وجود دارد. برخی مانند وهابیون، توسل را با اصل توحید ناسازگار دانسته و حکم به بطلان آن می‌‎دهند. آنها معتقدند توسل بدعتی است که در دین اسلام نهاده شده و حرام است و انسان مسلمان نباید به مسائلی که در آن شائبه شرک و کفر وجود دارد، وارد شود. در مقابل، بیشتر مسلمانان بر این باورند که توسل نه‌تنها با توحید ناسازگار نیست، بلکه عاملی مفید و سازنده برای رسیدن به مقصود و رهایی از مشکلات است. این اعتقاد، مبنای سیره عملی آنها در طول تاریخ بوده است.

در این باره پرسش‌های فراوانی مطرح است:

  • ازجمله اینکه آیا انسان می‌‎تواند انبیا و اولیا را برای بخشودگی گناهان یا رسیدن به خواسته‌های خویش بین خود و خداوند واسطه قرار دهد؟
  • آیا پیامبر اسلام(ص) و اولیای الهی می‌توانند واسطه‌ای میان ما و خداوند باشند؟
  • آیا برای انسان‌ها مقدور نیست که مستقیماً از خداوند طلب بخشش یا درخواست حاجت کنند؟
  • فلسفه توسل و جایگاه آن در قرآن،  سنت و سیره حضرات معصومین(ع) چیست؟

۰ نظر ۲۳ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۲۳
  • ما چه تصور و تصویری از نوجوانان خود داریم؟
  • آیا فرزندمان همانست که تصور داریم و تصور کرده‌ایم؟
  • تا چه اندازه تصور ما از فرزندمان با آنچه که هست واقعیت دارد و تطبیق می‌کند؟
  • آیا تصور ما از فرزندمان دقیقاً منطبق بر موازین ارزشی و علمی است یا اینکه می‌خواهیم همانندسازی کنیم؟
  • آیا به‌راستی از خودمان تصوّر و تصویر روشن و کاملی داریم و خود را چگونه می‌بینیم؟
  • آیا همراه تغییرات و تحولات سنی فرزندمان، خود را محتاج تغییر رفتار نسبت به او می‌دانیم و آیا این امر به‌راحتی امکان‌پذیر است؟
  • آیا به‌خوبی می‌دانیم که مهم‌ترین ویژگی و خصوصیت دوران نوجوانی چیست که با شناخت آگاهانه و عالمانه آن ویژگی، بهتر بتوان نیازهای او را در این دوران سرنوشت‌ساز شناخت و تا حدی درصدد رفع آن نیازها برآمد؟

۰ نظر ۲۲ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۴۵

واقفیه کسانی هستند که به بهانه‌های واهی، در مورد یک حجت خدا توقف نموده و پیشوای الهی بعدی را نمی‌پذیرفتند. جریان واقفیه شامل موارد فراوانی بوده که حتی قبل از تاریخ اسلام نیز وجود داشته است. این توقف بر حجت خدا در تاریخ اسلام، ظهور و بروز بیشتری داشته است. هرگاه یکی از پیشوایان الهی از دنیا می‌رفتند، گروهی به دلیل اینکه شخصیت رهبر گذشته را خیلی ارزشمند و استثنایی می‌دانستند، بر روی رهبر گذشته توقف می‌کردند و رهبر آینده را قبول نمی‌کردند.

 

واقفیه قبل از اسلام:

وقتی که حضرت موسی(ع) از دنیا رفتند و مدتی بعد، حضرت عیسی(ع) اعلام رسالت کردند، چون قوم یهود، سخت روی شخصیت حضرت موسی(ع) تکیه داشتند و معتقد بودند که حضرت موسی(ع) دارای شخصیت والا و بی‌نظیری بوده و بر آن حضرت توقف نمودند؛ لذا حضرت عیسی(ع) را به‌عنوان پیامبر الهی، نپذیرفتند. همین گونه بود که وقتی حضرت رسول اکرم(ص) اظهار رسالت کردند، چون مسیحیان معتقد بودند که حضرت عیسی(ع) بی‌بدیل است، از این جهت بر آن پیامبر خدا تاکید نموده، پیامبر اسلام(ص) را نپذیرفتند و این یعنی توقف بر حضرت عیسی(ع).

۰ نظر ۲۲ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۳۵

در جهانی زندگی می‌کنیم که شاهد فراز و نشیب‌ها و تحولات گوناگونی بوده و خواهد بود. با رشد علمی و تحولات حیرت ‌انگیز تکنولوژی و شکوفایی استعدادها و رشد عقلانی انسان‌ها، دگرگونی‌های عدیده‌ای را ناظر هستیم.

این تغییرات و تحولات در حدی است که مناسبات انسانی و ارزش‌ها را نه ‌تنها تغییر داده، بلکه دگرگون و واژگونه کرده است. اینجاست که این سؤال مطرح می‌شود که آیا امکان دارد با توجه به متغیرات فراوان عالم، اصول ثابتی در زندگی انسان‌ها وجود داشته باشد؟

در جواب باید گفت قطعاً اصولی همچنان ثابت تا به امروز وجود داشته و دارد و تا پایان این جهان، وجود خواهد داشت؛ این اصول تغییر ناپذیرند و مردم برای تداوم زندگی سالم انسانی خود، باید به آن‌ها پایبند باشند و لازمه زندگی انسان، "کما هو حقه" رعایت، توجه و عمل به این اصول ثابت زندگی است و در غیر این‌صورت انسان‌ها با مشکلات و عوارض گوناگون و حتی غیرمنتظره‌ای مواجه می‌شوند که عموماً قابل جبران هم نبوده و جامعه و افراد آن را به "چه کنم چه کنم" مبتلا می‌نماید.

۰ نظر ۲۲ فروردين ۰۰ ، ۱۵:۲۴