علی(ع) ابرانسانی با بیکران فضائل و کمالات
آیا برای بشریت خردشده و نگونسار امروز، جز شناختن و شناساندن ارزشهای متجلی در حضرت علی(ع) و پیروی از او راهی هست!؟ امروزی که ظلمات الحاد، زمهریر پوچی و هیچی، دوزخ اسراف و تکاثر، سرگردانی و یاوه سرایی جاهلیت مدرن، ارزشکشی، اباحهگری، خدا فراموشی، دنیادوستی، جهنم فقر و محرومیت، در آن ساری و جاری است، فقط راه و منطق حضرت علی(ع) نجاتبخش و راهگشاست.
گوشهای از فضائل و مکارم حضرت علی(ع) که به صورت جریان عظیمی از وجود مقدس ایشان در عرصه این عالم، ظاهر شده و همچون نَمی از یَمِ اقیانوس بی پایان علوی است را به طور فشرده بیان میکنیم:
1- ابرمردی که دشمنانش به فضیلتهای او اقرار کردهاند و برای آنان امکان منکر شدن مناقب او فراهم نشده است و نتوانستهاند فضائل او را پوشیده بدارند و تو به خوبی میدانی که بنیامیه که بر خاور و باختر جهان، پادشاهی میکردند، با تمام مکر و نیرنگ، در خاموش کردن نور درخشان علی(ع) کوشیدند، بر ضد او تشویقها نمودند، بر او عیب ها تراشیدند، بر منبرها علیه او سخنها گفتند، ستایشگران او را نهتنها تهدید کردند و به زندان افکندند و کشتند و از هر روایت و حدیثی که متضمن فضیلت او بود و یاد خاطره او را زنده میکرد، جلوگیری نمودند، حتی از نامگذاری کودکان، به نام علی(ع) سخت جلوگیری میکردند و همه این کارها بر عُلو مقام علی(ع) و برتری او افزود؛ همچون مشک و عبیری که هرچند پوشیده دارند، بوی خوش آن، فراگیر و رایحه دل انگیزش، پراکنده میشود و چون خورشیدی که با کف دستها و پنجهها نمیتوان نورش را پنهان کرد، و چون پرتو روز که بر فرض، چشم نابینایی آن را نبیند، چشمهای بیشماری آن را میبینند!.
2- بزرگ مردی که هر فضیلتی به او بازمیگردد و هر فرقهای به او پایان میپذیرد و هر طایفهای او را به خود منسوب میکند. او سالار همه فضائل و سرچشمه آن و یگانه مرد و پیشتاز عرصه آنهاست. هر کس پس از او در هر فضیلتی، درخششی پیدا کرده، از او پرتو گرفته، و از او پیروی نموده و در راه او گام نهاده است.
3- بخوبی میدانیم که شریفترین علوم، علم الهی است که شرف هر علم، بستگی به شرف معلوم و موضوع آن علم دارد و علم الهی شریف ترین است و این علم از گفتار علی(ع) اقتباس و از او نقل شده و همه فرقههای معتزله، اشاعره، زیدیه و دیگر فرق اهل سنت، علم خود را از استاد و معلم بزرگ خود یعنی علی بن ابیطالب(ع) گرفتهاند(ابن ابی الحدید المعتزلی).
4- علم فقه، یکی از علوم اساسی اسلامی است، همه فقها ریزه خوار حضرت علی(ع) و بهرهمند از فقه علوی هستند. فرقههای اهل سنت و فقه امامیه، همگان از عبدالله بن عباس(ابن عباس) و امثال او، نقل قول میکنند که از شاگردان علی بن ابیطالب(ع) هستند(ابن ابی الحدید معتزلی).
5- علی(ع) آگاهترین است به علم قضاوت و عموم صحابه به این حقیقت، باور د ارند و اقرار کردهاند و قضاوتهای آن حضرت، در شرائط سخت و پیچیده، معروف است که خلفا نیز به این امر باور دارند(کتاب قضاوتهای حضرت علی(ع)).
6- مبانی علم تفسیر قرآن، از او گرفته شده است. ابن عباس که همواره ملازم علی(ع )بوده، از شاگردان ایشان است که قطرهای از دریای بیکران علم تفسیر را از علی(ع) آموخته است. کتابهای تفسیر، صحت این امر را اثبات میکند.
7- علم طریقت و حقیقت و عرفان اصیل، از او سرچشمه گرفته است و عارفان واصل، رهروان کوچکی از عرفان علوی هستند. همین خرقه پوشی که تا به امروز، مهمترین شعار آنان است، خود دلیلی است که مَشیِ عارفانه، مستند به حضرت علی(ع) است.
8- علم نحو و مبانی عربی، از علوم علوی است که حضرتش به ابو الاسود دوئلی، قواعد و اصول آن را آموزش داد و اینکه کلمه، سه نوع است(اسم، فعل، حرف). کلمه، یا معرفه است یا نکره؛ و نیز اعراب، چهارگانه است(رفع، نصب، جر، جزم) که آنها ارکان، و مبانی عربی است. اینها همه از آموزشهای علویی است که امروزه دانشمندان مربوطه به این رشته، سر سفره علمی آن حضرت نشستهاند.
9- شجاعت علوی، زبانزد خاص و عام، و نام او پیش از همه شجاعان عالم، مطرح است. پایداریهای او در جنگها چنان مشهور است که تا روز قیامت به آنها مثلها زده خواهد شد. او دلاوری است که هرگز نگریخته و از هیچ لشکری، بیم نداشته است. هیچ ضربتی نزده که محتاج ضربت دوم باشد. کسی را تاب ایستادگی در برابرش نبوده. شجاعت هر شجاعی در این جهان، پایان دارد جز شجاعت علی(ع). در جنگهای صدر اسلام، در زمان پیامبر اکرم(ص) و در جنگهای دوران امامتش، همچنان حرف اول را میزد.
10- سخاء و جودِ حضرت علی(ع) همچنان زبانزد همگان است. او با آن که از گرسنگی، سست میشد، باز خوراک و توشه خود را ایثار میفرمود. آیات نهم و دهم سوره انسان، درباره او نازل شده. او در رکوع به سائل احسان نمود که آیهای در فضیلت این کار خاص او نازل گردید. سالهای فراوانی، با حفر قنوات و احداث نخلستانها، اقدام مینمود و همه را وقف ایتام و مستمندان میفرمود.
11- او پر گذشتترین مردم، از خطاهای دیگران بود. صحنههای فراوانی از گذشت و عفو حضرتش در تاریخ ثبت شده است. عموم گذشتهای او در زمان خلفاء سه گانه بود؛ همچنین در جنگ جمل چون بر مروان حَکم، که دشمنترین فرد، نسبت به او بود، او را مورد عفو خویش قرار داد، گذشت از عایشه در جنگ جمل، گذشت از مردم بصره و گذشتهای فراوانی در رابطه با معاویه، نمونههای دیگری از این ارزش بزرگ اخلاقی علوی است.
12- دوست و دشمن، همه او را مجاهدترین، مجاهدان تاریخ میشمارند.
13- فصاحت و بلاغت آن حضرت، سرآمد همه فصیحان و سرور همه بلیغان عالم است. سخن او فروتر از سخن خالق و فراتر از سخن همه خلق است. مردم، آیین سخنوری و نگارش را از او فرا گرفتهاند. کتاب نهجالبلاغه که در فصاحت و بلاغت معروف است، بخشی از معجزات کلامی اوست. خطبههای «بدون نقطه و بدون الف» آن حضرت نیز بیانگر عظمت بلاغت و فصاحت آن حضرت میباشد و به حق او امام الکلام است.
14- زهد و وارستگی آن حضرت، بینظیر است. او سرور همه پارسایان عالم است. همه در برابر او در این رابطه، زانو به زمین میزنند. او هرگز از خوراکی، سیر نخورده است و از همه مردم، در خوراک و پوشش، زاهدتر بوده است. جامعههای با لیف خرما و کرباسیِ خشن، کفشهای وصلهدار و نان خشکی در همیان، نگهداری شده، همه گویای زاهد راستین و اصیل بودن اوست و اینها همه درحالیست که او با داشتن امکانات و موقعیتهای فراوان، چنین عمل میکرد و خود را ریاضت میداد و اگر امکاناتی داشت، به فقرا، بینوایان و یتیمان میداد و معنی زهد را دریافت کم، و کارایی، راندمان و بهره دهی فراوان، به جامعه میدانست.
15- او عابدترین عابدان و عبادت گران بود. از همگان بیشتر نماز میگزارد، روزه میگرفت. محافظت بر نوافل و فرائض و ادعیهها و آموختن به دیگران، امثال کمیل ها، روش آن بزرگوار بود. در دعاها و مناجاتها آنچنان مجذوب الهی میشد، که گاهی مدهوش میگردید و میپنداشتند که ایشان، جان به جان افرین، تسلیم نموده است.
16- قرائت قرآن و اشتغال علی(ع) به قرآن، منظور نظر همگان است. او به روزگار پیامبر اکرم(ص)، قرآن را حفظ میکرد و نخستین کسی است که پس از رحلت پیامبر اعظم(ص)، قرآن را تدوین و جمعآوری فرمود که این اساسیترین کار برای آینده اسلام بود. کتابت کلام الله، و اصالت و ماندگاری امروز قرآن، از آنِ علی بن ابیطالب(ع) است.
17- او استوارترین انسان، در رای، و صحیحترین، شخصیت، در میان مردم، در امر تدبیر بود. او سخت، مقید به شریعت بود و هیچ چیزی را که خلاف شرع بود، انجام نمیداد. او میفرمود اگر دین و تقوا نبود، من زیرکترین فرد در میان اعراب بودم. ولی خلفای سه گانه آنچه را که به مصلحت خود میدیدند، انجام میدادند، خواه مطابق شرع باشد یا نباشد. سیاست و تدبیر علی(ع) چون سیاستی بر مبنای شرع بود، بر عده ای سخت، ناگوار و ناخوشایند بود.
18- او در خوشخلقی و گشادهرویی و لبخند زدن، ضرب المثل میان مردم بود تا آنجا که دشمنانش، او را از این منظر، سرزنش کرده و بر او عیب میگرفتند. او شوخطبع و خوش مجلس بود هم چنانکه رسول خدا(ص) شوخطبع و گشادهرو بود.
19- تواضع حضرت علی(ع) زبانزد خاص و عام بود. صعصعه بن سوهان، و بسیاری از شیعیان، و یاران ایشان گفتهاند که علی(ع) میان ما، همچون یکی از ما بود. بسیار متواضع،نرم، فروتن و هماهنگ بود.
20- او علاوه بر داشتن شرافت پدری، شرافت پسرعمویی پیامبر اکرم(ص) سرور همه پیشینیان و آیندگان را نصیب داشت. برادرش جعفر است که دارای دو بال، در بهشت است. همسرش سرور همه زنان دو جهان است. دو فرزندش، سرور جوانان بهشتاند. نیاکان پدری و مادری او همگی، نیاکان رسول خدا هستند. او آمیخته با خون و گوشت پیامبر اکرم(ص) است.
21- اگر نوح پیامبر(ع)، خانه خدا، مکه را بنا کرد و ابراهیم(ع) پدر انبیاء، کعبه را تعمیر کرد، حضرت علی(ع) با تولدش در خانه خدا که امری منحصر به او بود، کعبه را آباد و دارالعباده را نیز، دارالولایه نمود.
22- او جریان عظیم وجودی، بهعنوان انسانِ هادی بود. او مجرای فیض الهی بود. او دلسوختهترین مظهر حماسه و اقدام، در نمونههای شجاعت بود. او دلسوخته ترین مصلح، و متعهدترین معلم اخلاقی بود. او صوت عدالت انسانی، در سراسر آفاق بود. او سرسختترین حق گزار، در همه عرصههای انسانی بود. او عاطفیترین، انسانی بود که همی با قلبش سخن میگفت.
اکنون آیا برای بشریت خردشده و نگونسار امروز، جز شناختن و شناساندن ارزشهای متجلی در حضرت علی(ع) و پیروی از او راهی هست!؟
امروزی که ظلمات الحاد، زمهریر پوچی و هیچی، دوزخ اسراف و تکاثر، سرگردانی و یاوه سرایی جاهلیت مدرن، ارزشکشی، اباحهگری، خدا فراموشی، دنیادوستی، جهنم فقر و محرومیت، در آن ساری و جاری است، فقط راه و منطق حضرت علی(ع) نجاتبخش و راهگشاست.