پس از شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) به دلیل شرائط سخت و پیچیده ای که وجود داشت، دو گرایش عمده بین شیعیان به وجود آمده بود:
یکی از مهمترین تمایلات عالی انسانی که در آحاد بشر وجود داشته و وجود خواهد داشت، جستجوی یک ابرمرد و یک قهرمان است. قهرمان واقعی، انسانی ممتاز است که باید از نظر کمالات، بایستگیها و شایستگیهای لازم را نه در یک جهت، بلکه در جهتهای گوناگون دارا باشد.
این گمشدهای که انسان در جستجوی او است، وجودی مقدس، قابل تقلید و قابل الگوبرداری است و میباید از او اخذ قابلیتها کند و از این طریق، بهروزی را بدست آورد. انتخاب قهرمان و پذیرفتگی او بهعنوان موجودی شایسته و ممتاز و لایق پیروی، همیشه با یک کشش روحی نسبت به او با یک احساس پیوند عمیق و درونی همراه است.
اگر نتوانستیم میهمان خدا شویم میتوانیم میهماندار او و میزبان او شویم. با دل شکسته میتوان میزبان خدا شد. خودش فرمود: أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم.
انسان مسلمان در طول زندگی خود باید تلاش کند یا میهمان خدا باشد یا میهماندار او. در ماه مبارک رمضان خودش سفره میهمانی را فراهم کرده است: دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ.
قرآن میخواهد به ما پر و بال بدهد، اوج و عروج بدهد. باید دعوت حق را با مَنِش و رَوِش و سلوک مورد نظر او پذیرا باشیم.