حیات فکری سیاسی و مبارزاتی حضرت رضا(ع)
سه شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۰، ۰۵:۰۰ ب.ظ
پس از شهادت امام موسی کاظم(علیه السلام) به دلیل شرائط سخت و پیچیده ای که وجود داشت، دو گرایش عمده بین شیعیان به وجود آمده بود:
- عدهای شهات امام هفتم را باور نکردند و به گروه "واقفیه" معروف شدند(شیعیان هفت امامی) و مبنا را بر مهدویت آن حضرت قرار دادند.
- گروه دیگری به نام "قطعیه" ملقب شدند؛ اینان همان شیعیان اثنی عشری هستند و شهادت حضرت موسی بن جعفر(ع) را باور کرده و امام بعدی را که حضرت رضا(ع) بودند به امامت پذیرفتند.
دوران امامت حضرت رضا(ع) که بیست سال بود دارای فراز و نشیب فراوانی است و به سه مقطع مشخص تقسیم میشود:
- ده سال اول، معاصر با خلافت هارون الرشید بود که این دوران به دلیل خفقان حاکم، شبیه به دوران امامت حضرت سجاد(ع) بود؛ لذا حضرت(ع) شیوه تقیه را پیشه نمودند.
- هشت سال بعدی دوران امامت حضرت رضا(ع) به دلیل درگیری دو برادر یعنی امین و مأمون به خاطر کسب خلافت، دوران شبیه به امامت حضرت صادق(ع) بود. در این دوران امام رضا(ع) اقدام به نشر حقایق به شیوه امام صادق(ع) نمودند.
- دوران سوم که حدود دو سال باقیمانده دوران امامت حضرت رضا (ع) است مهمترین سر فصل دوران امامت ایشان میباشد که از مدینه به خراسان هجرت کردند. این دوران، استثنائیترین دوران امامت امامان شیعی است و فرصتی بود که نصیب هیچ امامی نشد و حضرت رضا(ع) با درایتی خاص، عالیترین بهرهبرداریها را در جهت تحقق اسلام ولائی و شیعی نمودند؛ درست بر خلاف اهداف و مقاصد مأمونی در جهت تحمیل ولایتعهدی.
هدف مأمون از پیشنهاد ولایتعهدی به امام رضا(ع)
- ظاهرسازی فریبکارانه و خود را شیعه امام نشان دادن و حال آنکه او معتزلی مذهب بود.
- تحت نظر داشتن حضرت(ع) و ایجاد محدودیت و قطع رابطه با عامه مسلمانان.
- ایجاد مقبولیت عامه بهویژه آنکه پس از شهادت امام هفتم(ع) فضای خاصی بر جامعه حاکم بود.
- آلوده کردن امام(ع) به ریاست طلبی و دنیا دوستی و قداست زدائی از امام معصوم.
- نجات یافتن از گرفتاری قیامهای علویان .
- تبرئه کردن خود بابت قتل برادرش امین و جلب نظر مردم.
عکس العمل امام رضا (ع) در راستای پیشنهاد ولایتعهدی به ایشان
- مخالفت شدید امام و سرباز زدن از این امر بهطوریکه ابی ضحاک نماینده اعزامی مأمون به مدینه متوسل به تهدید و زور به آن حضرت شد.
- چندین نوبت حضرت رضا(ع) با قبر جدش حضرت رسول اکرم(ص) با گریه و زاری وداع نمود و اظهار میداشت که در غربت خواهم مُرد.
- امام رضا(ع) در سفر به خراسان هیچ یک از اعضاء خانواده خود را همراه نبردند و به هنگام وداع با خانواده نیز آنها را امر به گریه کردن فرمودند.
- حضرت رضا(ع) در طول سفر به خراسان، عالی ترین رهنمودها را در شناساندن جایگاه امامت در مقاطع مختلف سفر به علاقمندان ارائه نمودند.
- حضرت رضا (ع) با کمال قاطعیت اظهار کردند که امر ولایتعهدی را مشروط میپذیرم که در هیچ امر حکومتی حتی عزل و نصبها دخالت نکنم.
بهره برداریهای ماندگار حضرت رضا(ع) از فرصت کوتاه ولایتعهدی
- تشکیل مناظرههای امام(ع) با مأمون به پیشنهاد خلیفه و اظهار کوچکی این خلیفه دانشمند در برابر عظمت علمی حضرت رضا(ع).
- تشکیل مناظرههایی با فرقههای گوناگون در حضور مأمون و بیان معارف شیعی.
- گسترش ارتباطات مردمی از کنج زندانها تا کنار گوش خلیفه همراه با تشریفات زدائی و همسفرگی با خدمه و بالندگی آنان.
- اجرای نماز عید فطر به اجبار مأمون و اکراه حضرت رضا(ع) و مشروط بر اساس سنت رسول خدا(ص) و ناتمام گذاشتن آن به دستور مأمون به دلیل انقلابی که در این رابطه در عموم مسلمانان بهویژه سران و فرماندان برپا شد.
- تصرف ایدئولوژیکی و اشاعه فرهنگ شیعی بهصورت گسترده، بهطوری که تا آن زمان، این فرهنگ، خصوصی و سری بود و بدین ترتیب که فرهنگ تقیه و پنهان کاری شیعی و ترس و دلهره از اظهار شیعی بودن از جامعه رخت بربست و شیعه بودن، فرهنگ شفاف و پذیرفتنی عوام و خواص گردید. بدین منظور است که حضرت رضا(ع) را عالم آل محمد(ص) لقب دادند و شیعه در حدی ظرفیت یافت که با آمدن امام خرد سال بعدی یعنی حضرت جواد(ع) هیچ انشعابی در شیعه بهوجود نیامد و این امر بسیار مهم و حیاتی برای شیعیان شد.
- تصرف جغرافیائی شیعی که امام رضا(ع) با درایت خاص امامت خود توانستند مأمون را از خراسان به بغداد بفرستند و خراسان را کانون و مرکزیت حکومت شیعی نمایند و تمدن مهدوی بدین ترتیب پایه گذاری شد و اسلام شیعی و حکومت شیعی در جهان مدیون درایت امام رضا(ع) است. قطعاً امروز جمهوری اسلامی و دیگر جنبش های شیعی در جهان همگی مرهون فعل امام رضا(ع) در پذیرفتن ولایتعهدی، بدون دخالت در امور، توسط آن حضرت(ع) میباشند.
تهیه وتنظیم: مصطفی نیلیپور