من غرورم، می شناسیَم
من غرورم، من بزرگترین عابد زمان را به زانو درآوردم.
من عبادتگر دوران را تا مرحله شیطان شدن رساندم!
من غرورم، من عیبها را میپوشانم و حسن نما میسازم!
مرا میشناسی، من در نیات آدمها تصرف میکنم!
من آرامش درونی انسانها را از آنها میگیرم!
من خودخواهی را برایت پسندیدم و مردم دوستی را برایت منع کردم.
من غرورم. من توجیه را آفریدم!
من پیر و جوان، زن و مرد، نمیشناسم، همگان را نصیب میدهم.
من به هیچ وجه انسان را تا پایان عمر رهایش نمیکنم.
من غرورم، من به صورتهای مختلف جلوهگر میشوم.
با اینکه آسایش را از انسانها میگیرم ولی مرا دوست دارند و از من بیزاز نیستند!
من غرورم، هم با جاهلان رفیقم هم با عالمان!
من تو را در فقر و ناتوانی هم رهایت نمیکنم، از تو دستبردار نیستم.
من شرف و اصالت و همه چیز را در غرور خلاصه کردهام.
من غروم، می شناسیَم.
من از ابتدای آفرینش تا فرجام آفرینش هستم.
من در جانها نفوذ کردهام.
من عبادت و دعا و تضرع را برایت نمیپسندم.
من همنشینی و مجالست با یتیمان و مستمندان را دوست ندارم.
من هرگز درجا نمیزنم
و تو میپنداری که با تو وداع میکنم؟!
من غرورم، می شناسیَم!
من ریا و خودنمائی را برایت پسندیدم.
من از موعظه و نصیحت و ناصحان بیزارم.
من در هر جمعی و جماعتی حضور پیدا میکنم.
من با مغروران عالَم هم سر ناسازگاری دارم.
من غرورم، می شناسیَم.
من غرورم، عذر و پوزش در قاموس من نیست.
من غرورم، چیزی جلودار من نیست سیری ناپذیرم.
من با ارزشها و مبانی اخلاقی انس و الفت ندارم.
من در اوج غرور، تکذیب کننده پیامبرانم.
من برای خود اعتبار و اصالت قائلم.
من به ظالمان و ستمگران عالَم کمکهایی نمودهام.
من بانک أَنا رَبُّکُمُ الأَعلی را بر زبان فرعونیان جاری کردهام.
من غرورم، من بهشت را برای انسانها نمیپسندم.
من بصیرت و آگاهی و هوشیاری را خلاف راه و رسم خود میدانم.
من غرورم می شناسیَم.
تنظیم وتدوین: مصطفی نیلیپور