برای آنان که دغدغه تربیت فرزندان، این سرمایههای ماندگار خود را دارند.
برای آنان که تربیت را قیمتی شدن و قیمتی نمودن فرزندان خویش، میدانند.
برای آنان که خانواده و ارکان آن را دستِکم و سهل و آسان نمیپندارند.
برای آنان که تربیت را کاری "احساسی ادراکی" دانسته نه صرفاً احساسی، نه کاملاً ادراکی.
برای آنان که زبان تربیت را حکایتِ سوزن و چاه کندن میدانند.
روشن است که برای داشتن زبان ارتباط مؤثر با نسل نوجوان و جوان، در این عصر و زمان، که ویژگی عمدهی آن پرتماسترین دورانها است، باید ظرافتها، حساسیتها، مهارتهای خاص و دانش ویژهای را در امر تربیت نوجوانان و جوانان بهکار ببریم.
از طرفی دیگر، باید به این موضوع نیز توجه کنیم که شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری ارکان شخصیتی این عزیزان، دارد. همچنین این نامعلمها، یکی از عوامل فاصله اندازی شدید، بین نسلها هستند، بهطوریکه امروزه دو نسل "والدین و فرزندان" و "معلم و دانش آموزان" زبان همدیگر را نمیفهمند و گویی که هر کدام، در سیارهای جدا از هم زندگی میکنند.
بنابراین در این مقاله، سعی بر آن است که زبانهای گوناگون ارتباط با نوجوانان و جوانان، که برگرفته از منابع مختلف تربیتی و تجارب چند ساله است، به معرض فکر و نظر شما دردآشنایان قرار گیرد؛ به امید آنکه بتوانیم نسل بالنده و مفیدی را تحویل جامعه دهیم.