علی(علیه السلام) امیر همهی میدانهای بشری
آیا برای بشریت خردشده و نگونساری که امروز دچار بحران محبوب است، جز شناختن و شناساندن ارزشهای متجلی در علی(علیه السلام) راهی هست؟! امروزی که بشر در ظلمات الحاد، زمهریر پوچی و هیچی و دوزخ اسراف و تکاثر و دنيـا دوسـتی و سرگردانی و یاوهسرائی و جاهلیتگرایی و ارزش کُشی و خدا فراموشی و جهتم فقر و محرومیت در آن جاری و ساری است!.(بخشی از نوشتار ذیل)
او امیر در میدان شگفتیها بود. با شگفتی به دنیا آمد، با شگفتیها زیست و با شگفتی به شهادت رسید.
- او امیر در میدان سخن و خطابه و مظهر کمال قدرت نطق و بیان بود. همه خطبههای آن حضرت از جمله خطبههای شقشقیه و طاووسیه و توحیدیه و خطبههای بدون الف و بدون نقطه و دیوان اشعار او چنین میگویند.
- او امیر در سیاست و حکومتداری بود. منشورهای حکومتی مکتوب او به فرمانداران و خطبههای رهگشایش در این زمینه و سیره حکومت علوی او شاهدی است گویا.
- او امیر در میدان رزم و کارزار بود. حضور دلاورانه و حماسی و شکوهمند او در غزوهها و سریهها در دوران رسالت و سه جنگ توانفرسای پنج سال حکومت علوی و لرزه انداختن بـر یَلان و پهلوانان در میادین رزم، بیانگر این واقعیت است.
- او امیر در میدان قلم و کتابت بود. نامههای حکیمانه، جامع و ماندگار او در نهجالبلاغه را مشاهده کنید.
- او امیر در میدان علم و افاضات علمی بود. باب علم نبوی بودن آن وجود مقدس، گویای این حقیقت است.
- او امیر در میدان مناجات بود. به گواهی سحرهای کوفه و مناجاتهای ماندگار او و حالات وی و توصیف ائمه(علیم السلام) از جمله حضرت سجاد(علیه اسلام) نشانهای است بر این واقعیت.
- او امیر در میدان حلم و صبر بود. حلم سیاسی بیست و پنج ساله او با آن همه مصائب و فجایع و نیز هدایتهای صبورانه و معصومانه آن حضرت، گویای این امر است.
- او امیر در میدان سخا و بخشش بود. بخشش او تا آنجاست که در رکوع هم میبخشید و خدایش بـه ستایش او آیه نازل مینماید.
- او امیر در میدان زهد بود. در زمان حکومتش با آن همه اقتدار و گسترش قلمرو، با نان و نمکنی و تک پیراهنی اکتفاء میکرد.
- او امیر در میدان فداکاریها و ایثارها بود. زندگی سرشار از فداکاری او از جمله لیلة المبیت و صحنههای فراوانی از ایثار او در شرایط دوران رسالت نبوی را میبینید.
- او امیر در میدان اخلاص بود. جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا عمل نکرد جز خدا فرمان نداد.
- او امیر در میدان کار و تلاش و خستگیناپذیزی بود. حفر چاهها و ایجاد نخلستانها با دسترنج خویش و از آن بالاتر، وقف نمودن بر مستمندان، گوشهای از این واقعیت است.
- او امیر در میدان یتیمنوازی و فقیرنوازی بود. چهره ناشناسی که حتی شبانه به ایتام بیوه زنان و فقرا رسیدگی میکرد.
- او امیر در هدایت و صالح پروری بود. تربیت اسوههایی چون کمیل و سلمان و ابوذر و مالک اشتر و مقداد و میشم و عمار نمونهای از این امارت است.
- او امیر در میدان دشمنشناسی بود. برخوردهای او با معاویه بهویژه برخورد قاطعانه با خوارج که فقط او میتوانست اینچنین باشد.
- او امیر خاطرهساز بود. خاطرهسازترین انسان در آفاق تاریخ، تنها او میباشد.
- او امیر میدان اَبَر فرزندپروری بود. تربیت یَلانی از جنس حسن و حسین و زینب و ابوالفضل و افرادی چون محمد بن ابوبکر، شاهد این مدعا است.
- او امیر در همسرداری بود. سیره و روش کریمانه او با همسر معصومش حضرت زهرای اطهر(سلام الله علیها) را شاهد داریم.
- او امیر در محبت و جاذبه ملکوتی بود. جاذبه حداکثری او در کتاب جاذبه ودافعه شهید مطهری دیدنی است.
- او امیر در میدان قضا بود. کتاب قضاوتهای حضرت علی(علیه السلام) را بنگرید.
- او امیر در میدان آزمونها بود. از دوران نوجوانی و قبل نبوت نبوی و در سراسر حیات مبارکش با امتحانهای بزرگ وسخت مواجه و از همه آنها سرافراز بیرون آمد.
- او امیر میدان عدالت بود. برخورد با برادرش عقیل، دخترش زینب(سلام الله علیها) و تذکراتش به قاضی کوفه، نمونهای از عدالت خواهی اوست.
- او امیر ادب واخلاق بود.
- او در میدان ابهّت و وقار و هیمنه سرآمد بود.
- او در میدان تفكر وتأمل بینظیر بود.
- او امیر در میدانهای مجاهده نفسانی بود.
- او امیر در عهد و پیمان بود.
- او امیر دلها و ربایندهی عقلها بود.
- او سرسختترین حقگزار در همهی عرصههای بشری بود.
- او دلسوختهترین مُصلح انسانی و متعهدترین معلم ارزشی در سراسر آفاق تاریخ بود.
- او بزرگترین مظهر حماسه و اقدام، در نمونههای شجاعت بشری بود.
- او در میدان ایفای رسالت اجتماعی، امیر میدان بود.
- او به تعبیر ابن سینا همچون معقولی در بین محسوسات بود.
- او توحید محض بود.
- او تازیانه بیداری بود.
- او کارنامه خورشید و حماسه انقلاب بود.
- او کتاب شرف بود.
- او شمشیر حق و تیغه اختر در برابر مستکبران بود.
- او سند هدایت فطری بود.
- او نبوت متجلی بود.
- او انسانیت کلی بود.
- او مقام "جمع الجمعی" را یک جا در خود خلاصه کرده بود.
- او انسانی هزار بّعدی با ابعادی متضاد بود.
- و بالاخره او تنها ترین فرد شایسته لقب "امیرالمؤمنینی" است که پسند خدا و رسولش گردید.
آیا برای بشریت خردشده و نگونساری که امروز دچار بحران محبوب است، جز شناختن و شناساندن ارزشهای متجلی در علی(علیه السلام) راهی هست؟!
امروزی که بشر در ظلمات الحاد، زمهریر پوچی و هیچی و دوزخ اسراف و تکاثر و دنيـا دوسـتی و سرگردانی و یاوهسرائی و جاهلیتگرایی و ارزش کُشی و خدا فراموشی و جهتم فقر و محرومیت در آن جاری و ساری است!.
پینوشت: آنچه ذکر شد گوشهای از جریانهای عظیمی است که از وجود مقدس حضرت علی(علیه السلام) ظاهر شده که اسرار ظاهریه علی بن ابیطالب(علیه السلام) را رقم می زند. مقام مافوق آنها، اسرار باطنیه(ولایت کُلیّه) حضرتش میباشد که برای ما انسانهای خاکی، قابل درک نیست.
تنظیم و تدوین: مصطفی نیلیپور