مصطفی نیلی‌پور

نوشته‌ها و گفتارهایی در کسوت معلمی

مصطفی نیلی‌پور

نوشته‌ها و گفتارهایی در کسوت معلمی

مصطفی نیلی‌پور
آخرین نظرات

دفاعیات پیشوا و امیر غدیر در اثبات افضلیت خود

چهارشنبه, ۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۱۳ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

هفتاد افتخار حضرت علی(علیه السلام) به زبان خودشان

 

شناخت و معرفی شخصیت والای حضرت علی(ع) به عالم، و دفاع از همه حقوق آن حضرت(ع) از جمله حق سیاسی و حاکمیت بلامنازع ایشان، بستری مناسب، جهت اجرای اسلام ناب محمدی(ص)، درک نظام امامت، مسئله مهدویت و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) می‌باشد.

از جمله راهکارهای اثبات حقانیت حضرت علی(ع) برای پیشوایی بر امت اسلامی، تحلیل و تبیین امتیازات شخصیتی ایشان و در یک کلمه، افضلیت آن حضرت(ع) می‌باشد. امام علی(ع) به‌عنوان پیشوای معصوم و امیر غدیر، در روز شورای تعیین خلیفه سوم(سقیفه ثانی) به بیان افضلیت خود پرداختند و از حاضرین در شورای خلافت، اقرار به فضایل هفتاد گانه خود گرفتند.

متن روایت، از این قرار است:

از ابوذر نقل شده که خلیفه دوم، برای تعیین خلیفه پس از خود، شورایی را تعیین کرد. اعضاء شورای سقیفه ثانی، مرکب از طلحه، زبیر، عثمان، حضرت علی(ع)، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ‌ابی ‌وقاص بود. خلیفه دوم سه روز مهلت داد که اگر پنج نفرشان به یکی رای دادند و یک نفر مخالفت کرد، آن یک نفر کشته شود؛ اگر چهار نفر توافق کردند و دو نفر مخالفت، دو نفر کشته شوند؛ ولی عملاً همه با یکی، یعنی عثمان، موافقت کردند جز حضرت علی(ع)؛ چراکه به حضرت علی(ع) پیشنهاد کردند که اگر به کتاب، سنت حضرت رسول و روش دو خلیفه قبلی موافقت کند، به او رای می‌دهند که ایشان دو مورد اول را قبول و مورد سوم را نپذیرفتند. اینجا بود که امیرالمومنین(ع) پس از آن فرمودند: دوست دارم مسائلی را مطرح کنم که از من بشنوید، اگر حق بود، بپذیرید و اگر باطل بود، آن را رد کنید. سپس امام(ع) به بیان هفتاد سند افتخار خود، اقدام و از آنان اقرار گرفتند.

افتخار اول: اولین مؤمن به خدا و سبقت در نماز به سوی دو قبله

فرمود: از شما می‌پرسم آیا کسی در میان شما هست که پیش از من به خدا و به پیامبرش ایمان آورده باشد و پیش از من به دو قبله نماز بگزارد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار دوم: نزول آیه پنجاه و نهم سوره نساء در شأن من

فرمود: آیا جز من کسی درمیان شما هست که خدا درباره‌اش فرموده باشد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ (اى كسانى كه ايمان آورده‏‌ايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را[نيز] اطاعت كنيد)" ؟

گفتند: خیر.

افتخار سوم: یاری خانوادگی پیامبر(ص)

فرمود: آیا کسی در میان شما هست جز من که پدرش پیامبر خدا(ص) را یاری کرده و کفالت امر او را نموده باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار چهارم: سبقت در توحید و عدم سابقه شرک

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که پیش از من خدا را به یگانگی قبول کرده و شریک برایش قائل نشده باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار پنجم: حمزه، عموی حضرت علی(ع)

فرمود: آیا کسی هست در میان شما که عمویش حمزه سیدالشهدا(ع) باشد جز من؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار ششم: همسری چون حضرت زهرا(س) تنها فرزند رسول خدا(ص)

فرمود: آیا کسی هست جز من در میان شما که همسرش سرور زنان اهل بهشت باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار هفتم: داشتن فرزندانی چون حسن(ع) و حسین(ع)

فرمود: آیا در میان شما کسی هست که دو فرزندش سرور جوانان اهل بهشت باشند جز من؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار هشتم: علامه قرآن شناس و سنت شناس رسول خدا(ص)

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که به ناسخ و منسوخ قرآن و سنت رسول خدا(ص) آشناتر باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار نهم: مؤمن نامیده شدن در ده آیه قرآن

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که خدای عزوجل در ده آیه قرآن، او را مؤمن، نامیده باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه. (آیات 4 و 19 توبه، 96 مریم، 7 و 8 بینه، 22 و 23 احزاب، 12 و 13 مجادله، 82 انعام، 58 مؤمنون و 19 سجده)

افتخار دهم: انفاق مال برای گفتگو با رسول خدا(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که با پیامبر(ص) ده بار، نجوا کرده باشد و در هر نجوایی، صدقه‌ای داده باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار یازدهم: نائل آمدن به مقام امامت، ولایت و خلافت در غدیر خم

 فرمود: آیا کسی جز من در میان شما پیدا می‌شود که پیامبر اکرم(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست؟ خدایا، دوست دارش را دوست بدار و دشمنش را دشمن بدار؛ سپس فرمود: این مطلب را شاهدان، به غائبان برسانند"؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار دوازدهم: حضور مؤثر در معرکه خیبر

فرمود: آیا در میان شما کسی جز من هست که رسول خدا(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "فردا پرچم را به کسی می‌سپارم که هم خدا و رسولش را دوست دارد و هم خدا و رسولش، دوستش دارند، پی‌درپی حمله می‌کند و در کارش، فرار نیست"؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار سیزدهم: محبوب‌ترینِ خلق، برای خدا و رسولش

فرمود: آیا کسی هست در میان شما جز من که رسول خدا(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "خدایا! محبوب‌ترین خلق نزد خودت را برایم برسان و من مدتی بعد، خدمت رسول خدا(ص) رسیدم"؟ گفتند: خدا را گواه می گیرم که نه.

افتخار چهاردهم: یکسانی اطاعت و یا نافرمانی پیامبر(ص)، با اطاعت و یا نافرمانی علی(ع)

فرمود: آیا کسی در میان شما هست جز من، که پیامبر خدا(ص) درباره‌اش فرموده باشد که جان او، جان من و طاعت او، طاعت من و معصیت او، معصیت من است؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار پانزدهم: یکسانی دوستی و دشمنی با پیامبر و با علی(ع)

فرمود: آیا کسی جز من درمیان شما هست که پیامبر خدا(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "دروغ گفته کسی که گمان دارد مرا دوست دارد و با علی(ع) دشمنی می‌ورزد"؟ گفتند: نه.

افتخار شانزدهم: بهره‌مندی از سلام سه هزار فرشته الهی در یک شب

فرمود: آیا کسی جز من هست که سه هزار فرشته، در یک ساعت، در جریان جنگ بدر، به او سلام کرده باشند(از جمله جبرئیل، میکائیل و اسرافیل)؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

توضیح اینکه حضرت علی(ع) در شب هفدهم ماه رمضان، در جنگ بدر، در شب سرد و ظلمانی‌ای که هیچکس حاضر نبود از چاه عمیق، برای فردای جنگ، آب بیاورد[لیلة القلیب یا شب مَشک آب] در دل طوفان ها به هر صورت، آب را فراهم نمودند.)

افتخار هفدهم: مواسات و فدایی بودن، برای پیامبر(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما یافت می‌شود که در روز احد، رسول خدا(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "این است مواسات و فدایی"؟ گفتند: نه.

توضیح اینکه حضرت علی(ع) در جنگ احد، با این‌که هفتاد جراحت بر بدن داشت، از پیامبر اکرم(ص) جانانه دفاع می‌نمود).

افتخار هیجدهم: ستایش جوانمردی و رزم علی(ع) توسط آسمانیان

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که در آسمان‌ها برایش چنین ندا سر دهند که لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار؟ گفتند: نه.

افتخار نوزدهم: کشتن ناکثین، قاسطین و مارقین

فرمود: آیا کسی در میان شما هست جز من که طبق گفتار رسول خدا(ص) با ناکثین، قاسطین و مارقین مبارزه کند؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

توضیح اینکه این امر، یکی از پیش‌گویی‌های پیامبر گرامی اسلام(ص) بود.

افتخار بیستم: نبرد با دشمنان دین، براساس تأویل

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر خدا(ص) درباره‌اش گفته باشد: "من بر تنزیل قرآن جنگیدم و تو ای علی(ع)، بر تاویل قرآن خواهی جنگید"؟ گفتند: نه.

توضیح اینکه نبی مکرم اسلام(ص) برای بسط توحید، از یک‌سو با جهاد فرهنگی با خرافات و جهالت‌ها مبارزه می‌کرد و از دیگر سو با جهاد نظامی به مبارزه با کفار و مشرکین می‌پرداختند(رسالت تنزیل).

اما حضرت علی(ع) با منافقین و متحجرین می‌جنگیدند. آنان به ظاهر مسلمان، ولی باطناً کافر بودند. جنگ با ظاهر مسلمانان، براساس تأویل است. جنگ مسلمان در برابر مسلمان، که افکار عمومی این جنگ را برنمی‌تافت، رسالت تاویل است(جنگ علیه نهروانیان و اهل جمل و صفین، که به‌ظاهر مسلمان بودند).

افتخار بیست و یکم: غسل دادن پیکر مطهر پیامبر اکرم(ص) بنا به وصیت شخص حضرت رسول(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که بدن رسول خدا(ص) را غسل داده باشد، در حالی‌ که شما نه‌تنها در کار غسل، مشارکت نکردید، بلکه دنباله روی آن دو خلیفه(خلیفه اول و خلیفه دوم در سقیفه) شدید؟

گفتند: نه.

افتخار بیست و دوم: معامله جان با خدا در لیلة المبیت

فرمود: چه کسی از میان شما غیر از من بود که با جانش از جان پیامبر(ص) در لیلة المبیت حراست کرد و در بستر ایشان خوابید و جان خود را با خدا معامله نمود؟

گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

افتخار بیست و سوم: بستن پیمان اخوت با پیامبر اکرم(ص)

فرمود: آیا جز من در میان شما کسی هست که پیامبر(ص) در روز غدیر، هنگامی که میان اصحاب، عقد اخوت، برقرار کرد و برادری، برای او نبود، رسول خدا(ص) با او پیمان اخوت بست؟

گفتند: نه.

 

 

افتخار بیست و چهارم: سبقت جویی در کمالات

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که خدا در قرآن(سوره واقعه، آیات 10 و 11) او را این‌چنین وصف کرده باشد:

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ (و پیشی گیرندگان [به اعمال نیک] که پیشی گیرندگان [به رحمت و آمرزش] اند، اینان مقربان اند

گفتند: نه.

افتخار بیست و پنجم: انفاق در نماز

فرمود: آیا کسی هست جز من در میان شما، که در حال رکوع، زکات داده باشد؟ گفتند: خدا را گواه می‌گیریم که نه.

توضیح اینکه آیه 55 سوره مائده، در شأن حضرت علی(ع) نازل شده است:

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ، ولى شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏‌اند، همان كسانى كه نماز، برپا می‌دارند و در حال ركوع، زكات مى‏دهند».

افتخار بیست و ششم: قهرمان بلامنازع جنگ احزاب، جنگ سرنوشت

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که هنگام عبور عمر بن عبدود از خندق، که مبارز می‌طلبید و شما ساکت بودید، من به جنگ او رفتم و به هلاکتش رساندم و خداوند با این کار، لرزه بر اندام لشکر مشرکین و احزاب انداخت؟ گفتند: نه.

افتخار بیست و هفتم: فقط یک دَر، باز بماند

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر خدا(ص) درِ خانه‌اش را به مسجد، باز گذاشته و حلال بود بر او آنچه بر رسول خدا(ص) حلال بوده و حرام بود بر او، چیزی که برای رسول خدا(ص) حرام بود؟ گفتند: نه.

افتخار بیست و هشتم: عصمت و طهارت

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که آیه تطهیر درباره‌اش نازل شده باشد؟ گفتند: نه.

توضیح اینکه آیه تطهیر، در شأن اهل بیت(ع) نازل شده است:

إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا، جز این نیست که همواره خدا می‌خواهد هرگونه پلیدی را از شما اهل بیت [که به روایت شیعه و سنی، محمّد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام‌اند] برطرف نماید، و شما را چنان که شایسته است[از همه گناهان و معاصی] پاک و پاکیزه گرداند(سوره احزاب، آیه 33).

افتخار بیست و نهم) سیادت و آقایی بر عرب و غیرعرب

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من یافت می‌شود که پیامبر(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "من سید فرزندان آدم(ع) و علی(ع) سید عرب است"؟ گفتند: نه.

افتخار سی‌ام: دعای یکسان پیامبر(ص) برای خود و علی(ع)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) به او فرموده باشد: "چیزی از خدای بزرگ نخواستم مگر این‌که برای تو هم مثل آن را خواستم"؟ گفتند: نه.

افتخار سی و یکم: مقام وصایت و ادای دیون

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که دیون رسول خدا(ص) را ادا کرده و سفارش‌های او را عملی کرده باشد: گفتند: نه.

افتخار سی و دوم: مباشر پیامبر(ص) در اعجاز جهادی

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که به پیامبر(ص) مشتی خاک، از زیر پایش(مقابل پایش) داده باشد و آن حضرت(ص) آن را به سوی کفار، پرتاب کرده و آن‌ها را در هم شکسته باشد؟ گفتند: نه.

افتخار سی و سوم: فرشتگان، مشتاق علی(ع)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که فرشتگان، مشتاق دیدار او شده باشند و از خدا اجازه دیدار او را خواسته باشند؟ گفتند: نه.

افتخار سی و چهارم: وارث یادگارهای پیامبر(ص)

فرمود: آیا کسی جز من هست که سلاح و مرکب پیامبر(ص) را به ارث برده باشد؟ گفتند: نه.

توضیح اینکه حضرت علی(ع) شایسته‌ترین وارث مطلق معنوی(امامت) و وارث مادی وسایل رسول‌الله(ص) می‌باشد.

افتخار سی و پنجم: جانشین پیامبر(ص) در امور خانوادگی

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر خدا(ص) او را در میان کسان خود، جانشین کرده باشد و امور زنان خویش را پس از خودش به او محول کرده باشد؟

گفتند: نه.

توضیح اینکه در چند نوبت، پس از هجرت از مدینه، هنگامه غزوه تبوک و حتی تا پس از رحلت پیامبر(ص)، حضرت علی(ع)، جانشین پیامبر(ص) در امور خانوادگی ایشان بود.

افتخار سی و ششم: بت‌شکنی بر شانه‌ رسول خدا(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر خدا(ص) او را بر سر شانه‌اش حمل کرده باشد تا بت‌ها را در خانه خدا بشکند؟ گفتند: نه.

 

افتخار سی و هفتم: تربیت شده رسول خدا(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که رسول خدا(ص) و او، در یک فراش خوابیده باشند و زمانی کفالت او را بر عهده داشته باشد؟ گفتند: نه.

افتخار سی و هشتم: همراهیِ همیشگی پیامبر اکرم(ص)

فرمود: آیا کسی هست جز من، که در همه مواطن، و مشکلات، کنار رسول خدا(ص) بوده باشد؟ گفتند: نه.

افتخار سی و نهم: پرچم‌دار پیامبر اکرم(ص) در دنیا و آخرت

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که پیامبر(ص) به او فرموده باشد: تو در دنیا و آخرت، صاحب لِواء و پرچم من هستی؟ گفتند: نه.

افتخار چهلم: درکِ طولانی مجلس پیامبر اکرم(ص)

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که نخستین کسی باشد که بر پیامبر(ص) وارد و آخرین کسی باشد که از نزد ایشان خارج می‌شد و حاجبی بین من و پیامبر(ص) نبود؟ گفتند نه.

افتخار چهل و یکم: خانواده کرم و عطا

فرمود: آیا جز درباره من و همسر و دو فرزندم این آیه(سوره انسان، آیه 8) نازل نشده است: وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا (و غذا را در عین دوست داشتنش، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق می‌کنند(؟ گفتند: نه.

افتخار چهل و دوم: ایمان و جهاد

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که آیه:" أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (آیا آب دادن به حاجیان و آباد کردن مسجدالحرام را مانند [عمل] کسی قرار داده‌اید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟! [این دو] نزد خدا برابر و یکسان نیستند و خدا گروه ستمکاران را هدایت نمی کند)(سوره توبه، آیه 19) درباره او نازل شده باشد؟

گفتند: نه.

افتخار چهل سوم: ایمان خالص و کامل

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که خدا درباره او فرموده باشد: أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ (با این حال آیا کسانی که مؤمن اند مانند کسانی هستند که فاسق اند؟ [نه هرگز این دو گروه] مساوی و یکسان نیستند) (سوره سجده، آیه 18)؟

گفتند: نه.

 

افتخار چهل و چهارم: قهرمان مباهله

فرمود: آیا جز من کسی هست که خدا درباره او و همسر و دو فرزندش آیه مباهله را نازل کرده باشد و خدای متعال، جان او را به منزله جان رسول خدا اعلام کرده باشد؟ گفتند: نه.

توضیح اینکه آیه:"فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ، پس هر که با تو درباره او [عیسی] پس از آن‌که بر تو[به واسطه وحی، نسبت به احوال وی] علم و آگاهی آمد، مجادله و ستیز کند، بگو: بیایید ما پسرانمان را و شما پسرانتان را، و ما زنانمان را و شما زنانتان را، و ما نفوسمان را و شما نفوستان را دعوت کنیم؛ سپس یکدیگر را نفرین نماییم، پس لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم(سوره آل عمران، آیه 61)" درباره مباهله اهل بیت(ع) با علمای نصاری نجران، نازل شده است.

افتخار چهل و پنجم: فدایی پیامبر(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که در لیلة المبیت، آیه: وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ (و از مردم کسی است که جانش را برای خشنودی خدا می‌فروشد و خدا به بندگان مهربان است) (سوره بقره، آیه 207) در شأن او نازل شده باشد؟ گفتند: نه.

افتخار چهل و ششم: سیراب کردن پیامبر(ص) از مِهراس

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) را از مِهراس(صخره سنگی که در آن آب زیادی جای می‌گیرد) در زمانی که تشنه بود، آب داده باشد، در حالی ‌که همه اصحاب، از آن امر، ناتوان بودند؟ گفتند: نه.

افتخار چهل و هفتم: وزیر پیامبر(ص)

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) درباره‌اش گفته باشد: "خدایا! من نیز، مانند حضرت موسی(ع) می‌گویم: پروردگار! سینه‌ام را گشاده دار و کارم را آسان گردان و گره از زبانم بگشا و وزیری از اهلم چون هارون، برادرم، برای من قرار ده"؟ گفتند: نه.

افتخار چهل و هشتم: نزدیک‌ترین مردم، به رسول خدا(ص)

فرمود: آیا در میان شما کسی هست جز من که در قیامت، نزدیک‌ترین و مقرب‌ترین خلقِ خدا به پیامبر(ص) باشد چنان‌که پیامبر(ص) بارها شما را به آن خبر داده است؟ گفتند: نه.

افتخار چهل و نهم: رستگاری خود و شیعیان

فرمود: آیا در میان شما جز من کسی هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: "تو و شیعیانت در قیامت ،رستگارید و در حالی در قیامت، وارد می شوید که آب می‌نوشید و می‌نوشانید و دشمنانتان، تشنه، به عقب رانده می شوند"؟ گفتند: نه.

افتخار پنجاهم) شاخه‌ای از وجود پیامبر اکرم

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که رسول خدا(ص) در موردش فرموده باشد: "کسی که این شَعَرات(علی و فاطمه و حسنین) را دوست بدارد، مرا دوست داشته و کسی که با آنان دشمنی کند و آنان را بیازارد، با من دشمنی کرده و خدا را آزرده است و خداوند او را لعنت کند"؟ گفتند: نه.

افتخار پنجاه و یکم: پناه مؤمنین

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: تو پناه مؤمنین هستی و مال و ثروت، پناه ستمگران است؟ گفتند: نه.

افتخار پنجاه و دوم) صدیق اکبر

فرمود: آیا در میان شما جز من کسی هست که پیامبر(ص) به او گفته باشد: "أنتَ صِدیقُ الاَکبُر"؟

گفتند: نه.

افتخار پنجاه و سوم: فاروق اعظم

فرمود: آیا در میان شما کسی جز من هست که پیامبر اکرم(ص) به او گفته باشد: "أنتَ فاروقُ الاَعظَم"؟

گفتند: نه.

افتخار پنجاه و چهارم: اهل کساء بودن

فرمود: آیا کسی در میان شما غیر از من سراغ دارید که پیامبر(ص) جامه‌اش را بر روی او انداخت درحالی‌که من، فاطمه، حسن و حسین در زیر آن جامه بودیم. سپس پیامبر فرمود: خدایا! من و این اهل ‌بیتم به درگاه تو آمده‌اند نه بسوی آتش"؟

گفتند نه.

افتخار پنجاه و پنجم: قهرمان غدیر

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که رسول خدا(ص) در زیر درختان جُحفه، در غدیر خم، درباره‌اش گفته باشد: "کسی که از تو اطاعت کند از من اطاعت کرده و کسی که از تو سرپیچی کند از فرمان من سرپیچی کرده و کسی که چنین باشد، خدا را معصیت کرده است

گفتند: نه.

افتخار پنجاه و ششم: نزدیک‌ترین فرد، به پیامبر(ص) و خانواده او

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که رسول خدا(ص) میان او و همسرش نشسته باشد و فرموده باشد: "ای علی! تو محرم ما هستی و حجابی با تو ندارم

گفتند: نه.

افتخار پنجاه و هفتم: افتخار قتح قلعه خیبر یهود

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که در روز خیبر و گشوده شدن آن قلعه، درِ خیبر را حمل کرده و سپس آن را بر روی زمین گذاشته، در حالی که چهل نفر پس از آن نتوانستند آن را حمل کنند؟

گفتند: نه.

افتخار پنجاه و هشتم: هم‌نشینی با پیامبر(ص) در بهشت

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) درباره‌اش فرموده باشد: تو در بهشت، در قصرم با من خواهی بود و خانه‌ی تو، روبروی خانه‌ی من است؟

گفتند: نه.

افتخار پنجاه و نهم: مقام اولویت بر امت

فرمود: آیا در میان شما کسی هست جز من که رسول خدا(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "تو پس از من سزاوارترین مردم به امت من هستی! خدا دوست دارد کسی که تو را دوست بدارد و با خداوند، دشمنی کرده، کسی که با تو دشمنی کند

گفتند: نه.

افتخار شصتم: سابقه‌ای طولانی و پیشتازی در نماز

فرمود: آیا در میان شما جز من کسی هست که هفت سال و چند ماه پیش از دیگران، با پیامبر(ص) نماز خوانده باشد؟

گفتند: نه.

افتخار شصت یکم: پوشیدن دو لباس سبز و سرخ در عرش الهی

فرمود: آیا در میان شما کسی جز من هست که پیامبر(ص) به او فرموده باشد: "ای علی(ع)! تو در جانب راست عرش، خواهی بود و خداوند تو را با دو قطعه پارچه می‌پوشاند که یکی سرخ و دیگری سبز رنگ است

گفتند: نه.

توضیح اینکه نشانه درخشش علی(ع) در عرش الهی، گویای وجود امام حسن(ع) است که با سَمِ جَفا، بدنش سبز رنگ و امام حسین(ع) که با شهادت، لباس سرخ بر تن دارد.

افتخار شصت و دوم: خوردن میوه بهشتی با پیامبر(ص)

فرمود: آیا در میان شما کسی جز من هست که رسول خدا(ص) میوه بهشتی به او داده باشد در حالی که جبرئیل گفت: "سزاوار نیست که از آن بخورد، مگر پیامبر یا وصی پیامبر

گفتند: نه.

 

افتخار شصت و سوم: با استقامت ترین اصحاب

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) درباره او گفته باشد: "تو از همه امت من به اقامه امر خدا محکم‌تری

گفتند: نه.

افتخار شصت و چهارم: وفادارترین اصحاب، به عهد الهی

فرمود: آیا کسی جز من در میان شما هست که پیامبر(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "تو باوفاترین افراد، نسبت به عهد الهی هستی

گفتند: نه.

افتخار شصت و پنجم: آگاه‌ترین امت، به قضاوت و داوری

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که پیامبر(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "تو آگاه‌ترین فرد امت، به امر قضاوت هستی

گفتند: نه.

افتخار شصت و ششم: عادل‌ترین شخص به تقسیم حقوق بیت المال

فرمود: آیا جز من درمیان شما کسی هست که پیامبر(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "تو عادل‌ترین فرد، در میان امت من هستی"؟ گفتند: نه.

افتخار شصت و هفتم: مهربانترین فرد به زیردستان

فرمود: آیا جز من کسی در میان شما هست که پیامبر(ص) درباره‌اش فرموده باشد: "تو مهربان‌ترین فرد امت به زیردستان، هستی

گفتند: نه.

افتخار شصت و هشتم: تقسیم کننده بهشت و دوزخ

فرمود: آیا جز من کسی را می‌یابید که پیامبر(ص) درباره‌اش گفته باشد: "تو قسیم بهشت و دوزخی و هرکس را که ایمان آورده از آن بیرون می‌آوری و کسی که کافر شده و مغرور گشته را به دوزخ وا می‌ نهی

گفتند: نه.

افتخار شصت و نهم: جوشش چشمه به دست علی(ع)

فرمود: آیا کسی در میان شما جز من هست که به چشمه گفته باشد: بجوش و آب بالا بیاید و از آن بنوشد و پیامبر(ص) و مسلمانان از آن نیز بنوشند؟

گفتند: نه.

توضیح اینکه جوشیدن چشمه آب، به امر حضرت علی(ع)، برای اقامه نماز همراه با پیامبر(ص) بود.

افتخار هفتادم: حنوط بهشتی برای علی(ع)

فرمود: آیا کسی جز من هست که پیامبر(ص) حنوط بهشتی به او بدهد و بفرماید: "آن را سه قسمت کن، با قسمتی از آن، مرا حنوط کن، قسمتی برای دخترم فاطمه و قسمتی دیگر را برای خودت بگذار"؟ گفتند: نه.

 

ابوذر گفت: پس از آنکه امام علی(ع) نعمت‌های خداوند را که به او اعطا شده بود، یادآوری کرد و به آنان(شورای سقیفه ثانی) اتمام حجت نمود و آن‌ها نیز در هر مورد، علیه خود اقرار کردند، ولی متاسفانه پس از مشورت با همدیگر، با وجود همه این فضائل حضرت علی(ع) که یکایک آن را شنیدند، با کمال وقاحت و لجاج، امر خلافت را به عثمان واگذار کردند؛ چراکه می‌گفتند: عثمان سن بیشتری دارد، در کارها نرم‌تر و سازش‌کار تر است و به سخنان ما بیشتر گوش می‌دهد!.

می‌بینیم که این شورا، کار امت را چگونه بازیچه اهداف دنیوی خود قرار دادند و از رهگذر خلافت رسول خدا(ص) چه زیان‌های جبران‌ناپذیری به امت اسلامی تا روز قیامت وارد کردند!.

لازم به ذکر است که فضائل حضرت علی(ع) منحصر به موارد یاد شده نیست، بلکه فضائل این امام بزرگوار، به مناسبت خاصی ایراد شده است.

 

منابع:

  1. ارشاد القلوب دیلمی، جلد دوم، صفحه 259
  2. کتاب احتجاج، امالی شیخ صدوق
  3. بحارالانوار، علامه مجلسی
  4. متن آیات قرآن از ParsQuran.com 

 

تهیه و تنظیم: مصطفی نیلی‌پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی