عظمت مدیریت معنوی امام حسین در پیاده روی اربعین و ایجاد موج ظهور
واقعاً این گونه نیست که امام حسین(علیه السلام) در کنار نهر فرات جنگیدند و به شهادت رسیدند و تصادفاً در حال حاضر موج شهادتشان جهان را فرا گرفته و بهصورت پیاده روی عظیم در آمده است. حقیقت این است که شهادت امام حسین(ع) یک جریان تاریخی پدید آورد که این جریان، منتهی به ظهور امام زمان(عج) میشود؛ موج اربعینی، یک موج ظهور است که پس از گذشت چهارده قرن، این موج عظیم مردمی، فراملی و فرانژادی، به جریان افتاده تا انسدادی تاریخی که توسط سقیفه، بنی امیه و بنی عباس و دیگران حاصل شده بود، با مدیریت حضرت سید الشهداء(ع)، مفتوح گردد؛ چرا که مسیر حق و ولایت، مسدود شدنی نیست؛ گرچه در زمان محدودی با مشکل مواجه میشود.
در بین زیارات، زیارت اربعین جایگاه خاصی دارد، بهویژه آنکه منجر به پیاده روی جهانی میلیونی چند روزه از حرم تا حرم می گردد. این اجتماع مقدس اربعینی، بر گرفته از حماسه کربلا در امتداد زمان، و در مقیاس جهانی، به جریان افتاده تا در نهایت، به ظهور حضرت مهدی(عج) منجر گردد.
در ادامه به ذکر چند نمونه از شواهد و نشانه های این جریان حسینی- مهدوی می پردازیم:
1) زیارت اربعین همراه پیاده روی، زیارت مشتاقین است.
هیچ یک از کسانی که در اربعین به کربلا می روند، چیزی به نام فقر، قرض و بیماری، حتی جهنم و بهشت را در نظر ندارند، بلکه قصدشان خود امام حسین(ع) است. خواب، غذا، استراحت و زندگی راحت بر ایشان حل شده، همه دنبال امام حسین(ع) هستند. صحنههای اشتیاق به سید الشهداء(ع) در پیاده روی اربعین وصف ناشدنی است. پذیراییها حول محور امام حسین(ع) است. همه تعلقات و وابستگیها رنگ میبازد. همه را شوق امام حسین(ع) به دنبال میکشد. شعار "حب الحسین یجمعنا" مکنونات قلبی پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ است و یک تجلی از زیارت مشتاقین است. هر چه به سمت ظهور نزدیکتر میشویم، این تجلی، پر رنگتر و پر رنگتر خواهد شد و اربعین حسینی نمونهای از عالم ظهور است که همه چیز حول محور امامشان جمع میشود، همه مشترک المال و مشترک المآل میگردند، مالی، آمالی و جانی در برابر امامشان ندارند.
2) ظرفیت اربعین در پیدایش ظهور
اربعین، ظرفیت تبدیل شدن به یک کانون را جهت آماده شدن ظهور، دارد و تاکنون بخشی از این ظرفیت، نشان داده شده است. این ظرفیت تاریخی، در مراحل مختلف، آرام آرام به ظهور میپیوندد و باید که مرحله تاریخی آن فرا برسد، اگر متناسب با این مرحله، شناسایی و برنامه ریزی شود، به موفقیت خواهد رسید.
هدف اربعین، دولت مستعجل نیست. مهم این است که بدانیم امام حسین(ع) کار خودشان را بهخوبی انجام میدهند. ما باید به اندازهای که از آن طرف راه باز می شود، برنامه ریزی کنیم. برنامه ریزیها باید معطوف به تحول در قلوب باشد؛ حرکتی ایجاد شود که نسلها، ادیان و خرده فرهنگها ساماندهی شوند. ما باید بفهمیم که در کدام موقف هستیم و چه نقشی در ظهور داریم؟ خودمان را متناسب با آن موقف، برای حادثه بزرگ ظهور، مهیا کنیم؛ چون اصل حوادث بزرگ، از آن طرف و آن عالم، شکل می گیرد نه از این طرف. بنابراین باید متناسب با گشایشی که از طرف بالا احساس میکنیم، عمل کنیم. این روزها حضرت سید الشهداء(ع) علائمی را نشان میدهند که گشایشی در حال اتفاق افتادن است. باید موقعیت را بفهمیم و عقب نمانیم. ممکن است در حال حاضر، به خوبی، ظرفیت شریک کردن دیگر ادیان در زیارت اربعین را نداشته باشیم، ولی ظرفیت یکدست کردن جامعه شیعی را در مقیاس جهانی، داریم. لذا باید کوشش کنیم تا اربعین را، بستر توسعه و تحقق جامعه مهدوی قرار دهیم.
3) اربعین، اوج مشارکت اجتماعی
مشارکتها سطوحی دارد. سطح والا برای یک مشارکت، قلبی است و این وسعت نیت است. حضور امام حسین(ع) در این مشارکت، دائم و مستمر است؛ چرا که عالم؛ محضر امام است. در زیارت اربعین که عهدنامه ما با امام است، شهادت می دهیم که این جریان شما، در ظهور و رجعت ادامه دارد. هدف ما این است که قلب، تسلیم شود و ما دنبال رای امام میرویم. مشارکت و معیت ما با هم، از نوع مشارکت باطنی است نه ظاهری، و نقشه این مشارکت را امام(ع) طراحی کرده است.
4) زیارت اربعین، تجلی اقامه توحید و ولایت است.
این واقعه، یک تجلی از حقیقت ولایت است که همه خُلقها و انگیزهها عوض میشود، نگاهها تغییر میکند؛ گویا همه به وادی ایمن رسیدهاند و عده زیادی در این خُلق و خو میمانند و دوام خُلقی پیدا میکنند. فرق است بین اقامه و اشاعه و عمل. منظور از اقامه توحید و ولایت اهل بیت(ع)، به پا داشتن این فرهنگ است؛ همچنان که خواندن نماز و اقامه آن، متفاوت است. در این تجلی اقامه توحید و ولایت، بهخوبی مینگریم که در آن عدهای از مومنین، عهدهای ازلی خود را تجدید، تحکیم و پایدار مینمایند و دیگران را در این امر یاری میرسانند.
5) زیارت اربعین، محور الفت اجتماعی جهانی
الفتهایی که بین انسانها و جوامع برقرار میشود، ریشه در نیازهای مشترک مادی دارد؛ نیازهای مشترکی، مانند میل به بهره برداری بیشتر از طبیعت. تهدیدها و خطرات مشترک و نیازهای غریزی در خانوادهها موجب میشود انسانها دور هم جمع شوند. میبینیم که ریشه و مبداء پیدایش الفتهای اجتماعی و قرارها و قراردادها و نیاز مادی، مشترک است؛ ولی الفتی دیگر از نوع فرا مادی و پایدار است که حول محور توحید و ولایت است. همه پیامبران به اندازهای که انسانها به درک عوالم غیب و توحید برسند و فرهنگ جدیدی پیدا کرده، ارتقاء و ظرفیت یابند و مدار الفت آنان رفعت پیدا کند، محور الفت اجتماعی بودهاند. الفت حقیقی، بر محور توحید و ولایت اهل بیت(ع) است که در زیارت جامعه، به آن اشاره شده است. این الفت، عظیم، ماندگار و توسعه یافته است.
این اُلفتی که در اربعین حاصل میشود و یکی از تجلیهای ظهور، و یک تجلی از امامت امام حسین(ع) است، نشان میدهد بین زائرین، مجاورین، صاحب خانه و مسافرین، رنگ و صبغهای فرا مرزی وجود دارد. امام(ع) تعیین کننده روابط اجتماعی است. الفت حول امام(ع)، الفتی پایدار، گسترده و معنوی، و با دیگر الفتها، متفاوت در ماهیت است.
همه یک سخن دارند. همه میگویند: سید الشهداء(ع). زائران سید الشهداء(ع) همه احساس میکنند که در خدمت امام(ع) و برای ان حضرت(ع) هستند. حتی جراحتها و زخمهای جنگ چند ساله، به احسان تبدیل میشود و این اربعین حسینی(ع) است که میتواند دشمنیها را نیز به الفتی صادقانه و پاک، تبدیل کند.
در پایان به این کلام رهبر معظم انقلاب توجه کنیم که فرمودند: "خدای متعال بر ما منت نهاد و پیاده روی اربعین را خلق کرده است". همچنین این سخن، جلوهای دیگر از جلوات اربعین حسینی(ع) است که اساساً کار اربعین، برنامه ریزی شدهی الهی است، و این خدای سبحان است که اربعین را میراث بزرگ حسینی قرار داد تا سفره گسترده ظهور فرزندش، حضرت مهدی(عج) گسترده شود.
نگارش: مصطفی نیلیپور