باسمه تعالی
پروردگار مهربان در کتاب آسمانی خود در وهله اول، چاهها، گردنهها و پیچهای خطرناکی که ممکن است بر سر راه انسانها وجود داشته باشد را به انحاء مختلف، به آنان نشان میدهد تا بشر بتواند با هوشیاری و آگاهی از این مخاطرات و خطرات پیش رو رهائی یافته و تنها "راه" که همان مسیر سعادت و حیات طیبه است را برگزیند.
به تعبیر استاد شهید مرتضی مطهری، این کتاب الهی بیشاز آنکه "راهنما" باشد "چاهنما" است، چراکه راه یکی است ولی چاهها فراوان و تزئینشده و وسوسه انگیز هستند و قدرت انتخاب و اختیار که موهبتی خدایی است، ممکن است مورد غفلت قرار گیرد.
علامه جوادی آملی در این زمینه، مطلب را در قالب "چاه و جاه" مطرح کرده و میگویند: خدای سبحان چاههای سر راه بشر را نشان داد تا که به "جاه" برسد.
پیامبر اکرم(ص) تحت عناوین مختلفی این مهلکات را عنوان نمودهاند.
حضرت علی(ع) در قالب مَصارعُ العقول(لغزشگاههای عقول) و گردنههای سر راه انسانها و تعبیرهای دیگری، بیاناتی ایراد فرمودهاند.
مولوی در این زمینه تحت عنوان خُبث نفس در قرآن به این مسئله اشاره نموده است:
جمله قرآن شرح خُبث نفسهاست بنگر اندر مصحف آن چشمت کجاست
و در بیانی دیگر چنین میگوید:
موسی و فرعون در هستی توست باید این دو خصم را در خویش جست
جای جای قرآن، مشحون از بیان کجراههها، بیراههها، سرابها و خُبثها، شقاوتها و باطل خواهیهای انسانها در طول تاریخ است.
این واقعیتهای تلخ بشری در قرآن مجید بهصورتهای گوناگونی بیان شده است: