عاشورا آغاز کِشت بود؛ چراکه سیدالشهدا(علیه السلام) بذر اخلاص، بذر معامله با خدا، بذر ایثار و نثار "في سبیل الله"، بذر توحید، بذر مقاومت در راه اهداف مقدس، بذر آزادگی و صلابت، بذر حماسه و بذر عرفان را به تمام و کمال، در این جهان پرغوغا کِشت و با خون پاک و مطهر خود، فرزندان و اصحاب باوفایش تا به امروز، آن بذر، سیرابِ سیراب گردید و این کشت الهی از آن تاریخ تا به امروز، سرسبز و خرم بوده و طراوت آن، همه نسلها و عصرها را در بر گرفته، میوههای ثمربخشی به بشریت هدیه نموده است و در آن سرای، آثار نیکویی برجای خواهد گذاشت.
استاد مطهری میفرمایند: روز عاشورا روزی است که باید از روح حسین(علیه السلام)، از غیرت حسین(ع)، از صبر حسین(ع)، از دلاوری حسین(ع)، از روشن بینی و حماسه حسین(ع) پرتویی برگیریم، بلکه ما نیز کمی بیدار شویم، زنده شویم و حسینی گردیم.
ایشان از قول عباس محمود عقاد، نویسنده معروف مصری، توصیفی زیبا از عاشورا را نقل میکنند:
در روز عاشورا، مثل این بود که یک نوع مسابقه میان خصلتهای حسینی برقرار شده بود؛ یعنی فضائل حسینی، هرکدام با دیگری مسابقه میدادند. صبر حسین(ع) میخواست از سایر صفاتش جلو بیفتد؛ رضای حسین(ع) به آنچه رضای خداست، میخواست از صبرش سبقت بگیرد؛ اخلاص حسین(ع) میخواست از همه اینها پیشی بگیرد؛ شجاعت حسین(ع) میخواست گوی سبقت را از صفات دیگر برباید؛ ولی چیزی که در روز عاشورا از هر چیز دیگر جلوه گر و نمایانتر بود، طمأنینه امام حسین(ع) بود. آرامش حسین(ع) در اوج، و در قلهها بود.
یکی از شاهدان حادثه عاشورا که به زبان امروز، خبرنگار عاشورا است میگوید: به خدا قسم سراغ ندارم مرد دل دشکستهای، مرد تحت فشار قرار گرفتهای را که فرزندانش جلوی چشمانش، قلم قلم شده باشند، اصحابش را ببیند که سرهایشان از بدنشان جدا شده و این همه قوّتِ قلب و آرامش و اطمینان داشته باشد.
از آن جهت، آغاز کشت بود که شهید شدن امام حسین(ع) و یارانش همان، و پیدا شدن جنبشها، حرکتها و طغیانها علیه دستگاه اموی همان. قیام مختار، قیام فَخ، قیام مدینه، قیام زید بن علی و قیامهای دیگر شیعی و نیز قیام امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران.
روز به روز عظمت کِشت حسینی(ع) بر عالَم و آدم، آشکارتر میشود.
هر چه میکاری برای او به کار چون اسیر دوستی ای دوستدار
و پایان کِشت بود زیرا که دستگاه ظالم، جابر، خشن و قسی اُموی، با همه مظالم و جنایات بیسابقه که صورت داد، میخواست تمام مظاهر و جلوههای اسلام راستین و علوی را از ریشه برکند و نسل پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت را برای همیشه مضمحل نماید. ولی دیدیم که در مدت کوتاهی با همه اقتدار ظاهری، و عوامل و ایادی خود، نهتنها نابود شدند و اثری از آنان بر صفحه گیتی نیست، بلکه خود را در این سرای، گرفتار لعن و نفرین ابدی نموده و در آن جهان، معذّبِ به عذاب مضاعف شدند و کِشتِ آنان با همه حیلهها و تدبیرها و پیش بینیها و سرکوبها و قساوتها برای همیشه به زبالهدان تاریخ افتاد.
راستی این دو گونه کِشت، در عالم وجود دارد و باید دید که ما جزء کدامین گروه کِشتکار هستیم؟!
هر که تخم خار کارد در جهان هان و هان او را مجو در گلستان
تنظیم و تدوین: مصطفی نیلیپور